روح و ریحان جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
وَعَلى ابن عاتِكَة الّذىاَبْقَوْه لَيْسَ له كَفَنتَرَكُوا بِفَخّ غُدوةًفى غيرِ منزِلهِ الوَطنكانوا كِراماً قَتَلُوالا طائِشين ولا جَبَنغَسَلوا المَذَلَّةَ عَنهُمُوَعَنِ الثِّيابِ مِنَ الدَرَنهذى العِباد بِجَدّهِمفَلَهُم عَلى النّاسِ السُّنَنيعنى : گريه مى كنم بر تو اى حسين و بر حسن به سوزش دل و فرياد ، و بر پسر عاتكهكه او را بدون كفن بر روى خاك انداختند و گذاردند بدن وى را در وقت صبح به زمين فخّدر وقتى كه از وطن خود دور و مهجور بود ، چه بسيار بزرگان از سادات شهيد شدند كهايشان را ترس و خوفى نبود ، و آن بزرگواران ذلّت و خوارى را از خودشان شستند مانندشستن چرك و پليدى را از جامه ها ، و آنها بندگانى بودند كه جدّ ايشان را بر مردمان منّتهابوده است .و دعبل بن خزاعى شاعر آل عصمت در قصيده معروفه اش فرمود :قُبورٌ بكوفان وأخرى بطَيبةٍوأخرى بفخٍّ نالَها صَلوَاتٍ