روح و ریحان جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

روح و ریحان - جلد 1

محمد باقر واعظ طهرانی کجوری مازندرانی؛ مصحح: صادق حسینی اشکوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

گفتم : خراج هر مملكت از آن اميرالمؤمنين است .

گفت : آيا مى دانيد از براى چه شما را خواسته ام ؟

گفتم : براى چيست ؟

گفت : براى آنكه خانه هاى شما را خراب كنم و دلهاى شما را بترسانم و نخلهاى شما راقطع نمايم و شما را بدين حال با كمال ابتذال نگاهدارم تا اهل حجاز و عراق مايل به شمانشوند و با شما مراوده ننمايند كه مورث فساد است .

پس گفتم : يا اميرالمؤمنين ! سليمان عليه السلام بر عطاهاى خداوندى شاكر بود ، و ايّوب عليه السلامبر بلاى آسمانى صابر ، و يوسف صديق عليه السلام با آنكه مظلوم شد از برادران گذشت ، و تو ازاين نسل مى باشى ، شايسته آن است بدانها تأسّى جوئى .

پس منصور از اين عبارات خرسند گرديد و خندان شد و گفت : اين سخنان را اعادهنما ، چون اعاده كردم گفت :مِثْلُكَ فَليَكُنْ زَعِيْمَ الْقَوْمِ .يعنى : مانند تو كسى بايد بزرگ قومباشد ، از شما طالبيّين گذشتم .

امّا حديثى كه در زمان گذشته از پدرانت نقل نمودى اكنون بيان كن .

پس گفتم :حَدَّثنى أبى عَنْ آبائِهِ عَنْ على عليه السلام ، عن رسولِ اللّه صلي الله عليه و آله : « صِلَةُ الرِّحِمِ تَعْمُرُ الدِّيارَوَتُطيلُ الأعمارَ وَإن كانُوا كُفّاراً » .يعنى : پدرم از پدرانش از حضرت اميرمؤمنان از حضرترسول سلام اللّه عليهم أجمعين روايت كرده : صله رحم شهرها را آباد مى كند و عمرها رادراز مى نمايد اگر چه كفّار باشند .

منصور گفت : مراد من حديث ديگر بود .

پس گفتم :حدَّثنى أبى عن آبائِهِ عَنْ على عليه السلام ، عَنْ رَسُولِ اللّه صلي الله عليه و آله : « الأرْحامُ مُعَلَّقَةٌ بِالعَرْشِتُنادى : صِلْ مَنْ وَصَلَنى وَاقطَعْ مَنْ قَطَعَنى » .به حذف اسناد يعنى : رسول صلي الله عليه و آله فرمود : رحم بهعرش خدا آويخته است و خدا را مى خواند كه : اى خداى من ! پيوند كن هر آنكس مراپيوند نمايد و قطع كن هرآنكه از من قطع نمايد و گُسسته شود .

منصور گفت : مرادم حديث ديگر است .

/ 372