فطرت و عبادت‏ - تفسیر نماز نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تفسیر نماز - نسخه متنی

محسن قرائتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


فطرت و عبادت‏

بعضى كارهاى ما بر اساس عادت است و برخى بر پايه فطرت؛ آنچه عادت است هم مى‏تواند با ارزش باشد، مثل عادت به ورزش و هم مى‏تواند بى‏ارزش باشد، مانند عادت به سيگار. اما اگر امرى فطرى شد، يعنى بر اساس فطرت و سرشتِ پاكى كه خداوند در نهاد هر بشرى قرار داده انجام شد، همواره با ارزش است.

امتياز فطرت بر عادت آنست كه زمان و مكان، جنس و نژاد، سنّ و سال در آن تأثيرى ندارد و هر انسانى از آن جهت كه انسان است آن را دارا مى‏باشد؛ مانند علاقه به فرزند كه اختصاص به نسل و عصر خاصّى ندارد و هر انسانى فرزندش را دوست مى‏دارد.(3) اما مسائلى مانند شكل و فرم لباس يا غذا، از باب عادت است و در زمان‏ها و مكان‏هاى مختلف، متفاوت است. در بعضى مناطق، چيزى مرسوم است كه در جاهاى ديگر رسم نيست.

عبادت و پرستش نيز يكى از امور فطرى است و لذا قديمى‏ترين، زيباترين و محكم‏ترين آثار ساختمانىِ بشر، مربوط به معبدها، مسجدها، بتكده‏ها و آتشكده‏هاست.

البتّه در شكل و نوع پرستش‏ها تفاوت‏هاى زيادى ديده مى‏شود. يكى تفاوت در معبودها كه از پرستشِ سنگ و چوب و بت‏ها گرفته تا خداى عزيز، و يكى در شكل و شيوه عبادت كه از رقص و پايكوبى گرفته تا عميق‏ترين و لطيف‏ترين مناجات‏هاى اولياى خدا تغيير مى‏كند.

هدف انبيا نيز ايجاد روح پرستش در انسان نبوده، بلكه اصلاح پرستش در مورد شخص معبود و شكل عبادت بوده است.

هزينه‏هاى سنگينى كه در ساختمان كليساها، كنيسه‏ها، معابد هندوها و مساجد صرف مى‏شود، مقدس شمردنِ پرچم، وطن و قهرمانان ملّى، ستايش كمالات و ارزشهاى افراد و حتى اشياء، همه و همه جلوه‏هايى از روح پرستش در وجود آدمى است.

آنها هم كه خدا را پرستش نمى‏كنند، يا مال و مقام يا همسر و فرزند، يا مدرك و مكتب و راه و روش خود را مى‏پرستند و در راه آن تا مرز جانفشانى و دلباختگى پيش مى‏روند و هستى خود را فداى معبودشان مى‏سازند. پرستش در انسان يك ريشه عميق فطرى دارد گرچه انسان خود از آن غافل باشد، به قول مولوى:همچو ميل كودكان با مادران‏...... سِرّ ميل خود نداند در لبان‏

خداوند حكيم هر ميل و غريزه‏اى را در انسان قرار داده، وسيله ارضاء و تأمين آن را نيز در خارج ايجاد كرده است. اگر تشنگى در انسان پيدا مى‏شود، آب آفريده و اگر گرسنگى هست، غذا نيز هست. اگر غريزه جنسى در انسان قرار داده، براى او همسر خلق كرده و اگر قوّه شامّه آفريد، بوئيدنى‏ها را نيز آفريد.

يكى از احساسات عميق انسان ميل به بى‏نهايت، عشق به كمال و علاقه به بقاست و رابطه با خداوند و پرستش او، تأمين كننده اين تمايلات فطرى است. نماز وعبادت، رابطه انسان با سرچشمه كمالات، اُنس با محبوب واقعى وپناهندگى به قدرت بى‏نهايت است.

3) سؤال: اگر علاقه به فرزند فطرى است، پس چرا در بعضى از زمان‏ها مثل دوران جاهليت دختر را زنده به گور مى‏كردند؟

پاسخ: مسائل فطرى متعدد است، همانطور كه علاقه به فرزند فطرى است علاقه به آبرو نيز فطرى است. عرب جاهلى، دختر را مايه ننگ خود مى‏دانست چون در جنگ‏ها اسير مى‏شد و قدرت توليد و درآمدِ اقتصادى نداشت، لذا بخاطر حفظ آبروى خود دست از دخترش بر مى‏داشت. راه دور نرويم علاقه به مال و جان هر دو فطرى است، اما بعضى جان را فداى مال و بعضى مال را فداى جان مى‏كنند. بنابراين فداكردنِ دختر بخاطر حفظ آبرو با فطرى بودنش منافاتى ندارد.

/ 91