جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید جلد 3
لطفا منتظر باشید ...
قيام آنان را آورده است و همه آنان از راه و روش پيشينيان خود بر كنار بودند و قصد و هدف ايشان راهزنى و تباهى در زمين و كسب اموال از راه حرام بوده است و ما را نيازى نيست كه با شرح حال ايشان سخن را به درازا كشانيم.از جمله كسان ديگرى كه به داشتن رأى خوارج مشهورند و صدق گفتار اميرالمؤمنين (عليه السلام) كه فرموده است: «آنان نطفههايى در پشت مردان و رحم زنانند» ثابت شده است، عكرمه وابسته و آزاد كرده ابن عباس و مالك بن انس اصبحى فقيه هستند. از قول مالك نقل شده است كه چون سخن از على (عليه السلام) و عثمان و طلحه و زبير به ميان مىآورد مىگفت: به خدا سوگند با يكديگر جنگ نكردند مگر براى دسترسى به نان سپيد و تريد آماده.ديگر از ايشان، منذر بن جارود عبدى و يزيد بن ابى مسلم- وابسته و آزاد كرده حجاج بن يوسف ثقفى- هستند، روايت شده است كه زنى از خوارج را پيش حجاج آوردند، يزيد بن ابى مسلم وابسته حجاج هم كه پوشيده عقيده خوارج را داشت حاضر بود. حجاج با آن زن سخن گفت و آن زن روى از او برگرداند، يزيد به او گفت: اى واى بر تو امير با تو سخن مىگويد زن گفت: اى فاسق پست، واى بر تو و كلمه پست [ردى] در اصطلاح خوارج به كسى گفته مىشود كه سخنان و عقيده ايشان را حق مىداند ولى آن را پوشيده مىدارد، و ديگر از ايشان صالح بن عبد الرحمان صاحب ديوان عراق است.ديگر از كسانى كه از پيشينيان منسوب به خوارج است جابر بن زيد و عمرو بن دينار و مجاهد هستند. و از كسانى كه پس از اين طبقهاند و به خوارج منسوباند ابو عبيدة معمر بن مثنى تيمى است كه گفته مىشود عقيده شاخه صفريه خوارج را داشته است. ديگر از ايشان يمان بن رباب است كه بر عقيده بيهسية بود، عبد الله بن يزيد و محمد بن حرب و يحيى بن كامل هم از اباضيه بودند.