از سخنان آن حضرت (عليه السلام) در اين خطبه كه با عبارت «اما بعد حمد الله و الثناء عليه ايها الناس فانى فقات عين الفتنة» (پس از حمد و ثناى خداوند، اى مردم، همانا كه چشم فتنه را از چشمخانه بيرون كشيدم) شروع مىشود پس از توضيحات لغوى و اينكه كسى جز على (عليه السلام) ياراى جنگ با عايشه و طلحه و زبير را نداشته است و همگان از جنگ با اهل قبله بيم داشتهاند، به مناسبت آنكه امير المومنين (عليه السلام) در همين خطبه فرموده است «فاسئلونى قبل ان تفقدونى» (پيش از آنكه مرا از دست بدهيد از من بپرسيد). بحثى بسيار جالب در باره امور غيبى كه على (عليه السلام) از آنها خبر داده و صورت گرفته است ايراد كرده است]:
فصلى درباره امور غيبى كه امام (عليه السلام) خبر داده و محقق شده است
بدان كه على (عليه السلام) در اين فصل به خداوندى كه جانش در دست اوست سوگند خورده است كه آنان از او چيزى از امورى را كه تا روز قيامت ميان آنان واقع خواهد شد نخواهند پرسيد مگر آنكه از آن به ايشان خبر خواهد داد. همچنين از هر گروه صد نفرى كه به هدايت يا ضلالت باشند نمىپرسند مگر اينكه به همه موارد آنان كه چه كسى رهبر آنان و گرداننده ايشان است و كجا فرو مىآيند و چه كسى از ايشان كشته مىشود و چه كسى به مرگ طبيعى مىميرد خبر خواهد داد. اين ادعا كه على (عليه السلام) كرده است نه ادعاى ربوبيت است و نه ادعاى پيامبرى بلكه