خطبه على (عليه السلام) پس از كشته شدن محمد بن ابى بكر - جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید جلد 3

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید - جلد 3

محمود مهدوی دامغانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خداوند بر امير المومنين باد اما بعد، نامه‏ات رسيد كه در آن از سقوط مصر و كشته شدن محمد بن ابى بكر سخن گفته بودى و اينكه از خداوند، پروردگار خود خواسته‏اى تا گشايش و فرجى از دست رعيتى كه به آنان گرفتار شده‏اى به تو ارزانى فرمايد. من از خداوند متعال مسألت مى‏كنم كه گفتار و نام ترا بلند مرتبه فرمايد و بزودى با فرشتگان ياريت دهد و بدان كه خداوند براى تو چنين مى‏كند و دعوت ترا عزت مى‏بخشد و دشمنت را زبون مى‏سازد. اى امير المومنين، بايد بگويم كه مردم گاهى سستى نشان مى‏دهند ولى باز به نشاط و فعاليت مى‏آيند. اى امير المومنين با آنان مهربانى و مدارا كن و اميدوارشان ساز و از خداوند بر آنان يارى بخواه تا خداوند اندوهت را كفايت كند. و سلام و رحمت و بركات خداوند بر تو باد.

ابراهيم ثقفى مى‏گويد: از مداينى روايت شده كه گفته است: عبد الله بن عباس از بصره به حضور على (عليه السلام) آمد و او را در مرگ محمد بن ابى بكر تسليت داد.

مدائنى روايت مى‏كند كه على (عليه السلام) فرمود: خداوند محمد بن ابى بكر را رحمت فرمايد، نوجوان بود و من اراده كرده بودم كه هاشم بن عتبة مرقال را بر مصر بگمارم و به خدا سوگند، اگر او [ولايت‏] مصر را بر عهده مى‏گرفت هرگز عرصه را براى عمرو عاص و يارانش رها نمى‏كرد و كشته نمى‏شد مگر در حالى كه شمشيرش در دستش باشد. اين سخن من نكوهش محمد نيست كه او هم خود را سخت به زحمت انداخت و هر چه بر عهده‏اش بود انجام داد.

مدائنى مى‏گويد: به على (عليه السلام) گفته شد: اى امير المومنين بر كشته شدن محمد بن ابى بكر سخت بيتابى كردى. فرمود: چه مانعى داشته است، او ربيب و دست- پرورده من و براى پسرانم همچون برادر بود و من پدر او و او پسرم محسوب مى‏شد.

خطبه على (عليه السلام) پس از كشته شدن محمد بن ابى بكر

ابراهيم ثقفى از قول رجال خود، از عبد الرحمان بن جندب، از پدرش نقل‏

/ 422