خطبه (68) - جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید جلد 3

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید - جلد 3

محمود مهدوی دامغانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مدتى دراز در زندان نماند و گريخت. معاويه با آنكه دوست مى‏داشت او از زندان بگريزد و نجات پيدا كند براى مردم چنين وانمود كرد كه گريختن او را از زندان خوش نمى‏داشته است و به شاميان گفت: چه كسى به جستجوى او بر مى‏آيد مردى از قبيله خثعم كه نامش عبيد الله بن عمرو بن ظلام و مردى دلير و طرفدار عثمان بود گفت: من به تعقيب او مى‏پردازم. او با سوارانى بيرون رفت در حوارين به او دست يافت و چنان بود كه محمد به غارى پناه برده بود. اتفاق را چند خر وارد آن غار شدند و چون او را در غار ديدند هراسان رم كردند و بيرون آمدند خر چرانان كه آنجا بودند گفتند: اين خران را چيزى پيش آمده است كه از اين غار رم كردند. آنان كه نزديك غار بودند رفتند و چون او را ديدند بيرون آمدند در همين حال عبيد الله بن عمرو بن- ظلام رسيد و از آنان پرسيد چنين كسى را نديده‏اند و نشانيهاى او را براى ايشان گفت. گفتند. او همان كسى است كه در غار است. عبيد الله آمد و او را از غار بيرون كشيد و چون خوش نمى‏داشت او را پيش معاويه ببرد كه آزادش كند گردنش را زد.

خدايش رحمت كناد

خطبه (68)

از سخنان آن حضرت در نكوهش ياران خود [در اين خطبه كه در نكوهش ياران خود ايراد فرموده است و با عبارت: «كم اداريكم كما تدارى البكار العمده و الثياب المتداعية» (تا چند با شما مدارا كنم همانگونه كه با شتران جوان فرسوده كوهان و جامه‏هاى ژنده مدارا مى‏كنند) شروع مى‏شود، پس از توضيح برخى از لغات و اصطلاحات نخست اشعارى در نكوهش ترس و سپس اخبار برخى از افراد مشهور به ترس را آورده است كه برخى از آنها در كمال لطافت است‏]:

اخبار ترسويان و برخى از داستانهاى لطيف ايشان

از جمله اخبار ايشان داستانهايى است كه ابن قتيبه در كتاب عيون الاخبار نقل كرده است. او مى‏گويد: روزى معاويه عمرو عاص را ديد و خنديد. عمرو گفت: اى‏

/ 422