خطبه (100) - جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید جلد 3

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید - جلد 3

محمود مهدوی دامغانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خطبه (100)

از سخنان آن حضرت (عليه السلام) [در اين خطبه كه مشتمل بر پيشگويى‏هايى در مورد خونريزى‏ها و فتنه‏هاست و با اين عبارت «الحمد لله الاول قبل كل اول» (سپاس خداوندى را كه نخست پيش از همه نخستهاست) شروع مى‏شود، پس از توضيح عبارت كه بر مبناى كلام معتزله است. ضمن شرح جمله «گويى به گمراهى مى‏نگرم كه در شام بانگ برداشته و رايات خود را در نواحى كوفه به جنبش درآورده است» چنين گفته است‏]: اين سخن كنايه از عبد الملك بن مروان است و صفات و نشانه‏هايى كه على (عليه السلام) بيان فرموده است در او بيش از ديگران بوده است. او هنگامى مدعى خلافت براى خود شد كه در شام قيام كرد و همين معنى بانگ برداشتن اوست و رايات خود را در اطراف كوفه به جنبش درآورد كه يك بار شخصا به عراق آمد و مصعب را كشت و سپس اميرانى چون برادر خود، بشر بن مروان را به حكومت كوفه گماشت و سرانجام حكومت كوفه را به حجاج بن يوسف ثقفى سپرد كه در آن هنگام شدت حكومت عبد الملك و پايكوبى او بود و كار به راستى دشوار شد و فتنه‏هايى در جنگهاى با خوارج و عبد الرحمن بن اشعث بروز كرد. چون روزگار عبد الملك به سر آمد، نابود شد ولى رايات فتنه‏هاى پيچيده و دشوار همچنان پا بر جاى بود نظير جنگهاى فرزندان عبد الملك با خاندان مهلب و جنگهاى آنان با زيد بن على بن- حسين (عليه السلام) و ديگر فتنه‏هايى كه در كوفه به روزگار حكومت يوسف بن عمر و خالد قسرى و عمر بن هبيرة و اميران ديگر پديد آمد و چه ظلم و درماندگى و كشته- شدن‏ها و غارت اموال‏ها كه صورت گرفت.

گفته شده است: اين سخن امير المومنين (عليه السلام) كنايه از معاويه و فتنه‏هايى است كه به روزگار او پديد آمد و فتنه‏هايى كه پس از او به دست يزيد و عبيد الله بن- زياد صورت گرفت و واقعه شهادت امام حسين (عليه السلام) پيش آمد، ولى همان سخن اول صحيح‏تر است، زيرا معاويه به روزگار امير المومنين (عليه السلام) در شام بانگ برداشته بود و مردم را به حكومت خود فراخوانده بود و حال آنكه سياق سخن دلالت بر آن دارد كه كسى در آينده بانگ برخواهد داشت و مگر نمى‏بينى كه مى‏فرمايد: «گويى به گمراهى مى‏نگرم كه در شام بانگ برداشته است».

[سپس ضمن خطبه از ظهور دولت ديگرى وعده مى‏دهد كه كنايه از دولت‏

/ 422