عبد الله بن جعفر و عمرو بن عاص در مجلس معاويه - جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید جلد 3

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید - جلد 3

محمود مهدوی دامغانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اين مرد چه بيرون آمد، او را چه مى‏شد اگر به تعريض و كنايه هم مى‏گفت كافى بود، ولى او با گفتار خود مرا خوار كرد و با تيرهاى زهرآگين خود مرا نشانه ساخت.

يكى از همنشينان معاويه به او گفت: اى امير المومنين حوائج با سه منظور برآورده مى‏شود: يا نيازمند و حاجت‏خواه سزاوار آن است و حاجت او به سبب حقى كه دارد برآورده مى‏شود يا آنكه از كسى كه حاجت مى‏طلبند كريم و بزرگوار است و حاجت را چه كوچك و چه بزرگ برمى‏آورد يا آنكه حاجت خواه شخص فرومايه‏يى است و شخص شريف نفس خود را از شر زبان او حفظ مى‏كند و به آن منظور حاجت و نياز او را برمى‏آورد.

معاويه گفت: خدا پدرت را بيامرزد چه نيكو سخن گفتى و به عمرو پيام داد تا بيايد و چون آمد حاجت او را برآورد و جايزه بزرگى هم به او داد. عمرو همينكه گرفت و پشت كرد و برگشت معاويه اين آيه را خواند: «اگر به آنان از صدقات داده شود خشنود مى‏شوند و اگر داده نشود در آن صورت خشمگين مى‏شوند». عمرو آنرا شنيد و خشمگين برگشت و گفت: اى معاويه به خدا سوگند، همواره از تو با زور مى‏گيرم و فرمانى از تو نخواهم برد و براى تو چاه ژرفى مى‏كنم كه چون در آن افتى استخوان پوسيده شوى. معاويه خنديد و گفت: اى ابا عبد الله، از اين سخن منظورم تو نبودى آيه‏يى از قرآن بود كه به قلبم خطور كرد و خواندم. هر كار مى‏خواهى بكن.

عبد الله بن جعفر و عمرو بن عاص در مجلس معاويه

مدائنى روايت مى‏كند و مى‏گويد: روزى در حالى كه معاويه با عمرو عاص نشسته بود حاجب گفت: عبد الله بن جعفر بن ابى طالب آمد. عمرو گفت به خدا امروز با او بد رفتارى مى‏كنم. معاويه گفت: اى ابا عبد الله اين كار را مكن كه نمى‏توانى داد خويش از او بستانى و شايد تو با اين كار منقبتى را از او كه بر ما پوشيده است آشكار گردانى و چيزى را كه دوست نمى‏داريم از او بدانيم روشن سازى.

در همين هنگام عبد الله بن جعفر رسيد. معاويه او را نزديك خود نشاند. عمرو روى به يكى از همنشينان معاويه كرد و آشكارا و بدون اينكه از عبد الله بن جعفر

/ 422