كشته شدن محمد بن ابى حذيفة - جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید جلد 3
لطفا منتظر باشید ...
كه اهل نيكى و زهد و توجه به خدايند آن هم در حق و اطاعت از پروردگارشان.
به خدا سوگند كه من اگر تنها با آنان روياروى شوم و آنان به اندازه گنجايش زمين باشند از آنان باك نخواهم داشت و به وحشت نخواهم افتاد و من از گمراهىيى كه ايشان در آنند و هدايتى كه ما بر آنيم هيچ در شك و ترديد نيستم بلكه بر اعتماد و دليل و يقين و بصيرتم، و همانا كه من مشتاق ديدار پروردگار خويش و منتظر پسنديدهترين ثواب خداوندم، ولى اندوهى كه در دل دارم و غمى كه سينهام را مىخلد اين است كه سفلگان و تبهكاران اين امت حكومت اين امت را عهدهدار شوند و مال خدا را مايه دولت و توانگرى خويش و بندگان خدا را بردگان خويش قرار دهند و نابكاران را حزب خود سازند و خدا را گواه مىگيرم كه اگر اين نمىبود اين همه شما را سرزنش و تحريض نمىكردم و شما را پس از آنكه سستى و از فرمان سرپيچى كرديد به حال خود رها مىكردم تا هر زمانى كه براى من فراهم باشد خودم با آنان روياروى شوم كه به خدا سوگند، من بر حق و دوستدار شهادتم. اينك «سبكبار و سنگينبار حركت كنيد و با اموال و جانهاى خود در راه خدا جنگ كنيد كه اگر بدانيد و بفهميد براى شما بهتر است.» و به زمين مچسبيد تا در خوارى و زبونى مستقر شويد و بهره شما زيان باشد. همانا مرد جنگى همواره بيدار است و هر كس ناتوان و ضعيف شود نابود مىشود و آن كس كه جهاد را ترك كند زيانمند زبون است.
بار خدايا، ما و ايشان را بر هدايت جمع فرماى و ما و آنان را نسبت به دنيا بىرغبتتر گردان و آن جهان را براى ما و آنان بهتر از اين جهان قرار ده.
كشته شدن محمد بن ابى حذيفة
ابراهيم ثقفى مىگويد: محمد بن عبد الله بن عثمان، از مدائنى نقل مىكند كه چون عمرو عاص مصر را گشود محمد بن ابى حذيفة بن عتبتة بن ربيعة بن عبد شمس دستگير شد. عمرو او را پيش معاوية بن ابى سفيان كه در آن هنگام در فلسطين بود فرستاد. معاويه محمد را كه پسر دائيش بود در زندانى كه داشت محبوس كرد. او