جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید جلد 3
لطفا منتظر باشید ...
داشت و مورد قبول آنان قرار گرفت، ولى گروهى به اين عهد خود وفا كردند و گروهى در اين مورد هلاك شدند.مىگويم [ابن ابى الحديد]: اين موضوع مطابق است با آنچه كه ابو الفرج اصفهانى در كتاب مقاتل الطالبيين خود نقل مىكند كه چون عبد الله بن حسن و افراد خاندانش را در حالى كه به غل و زنجير كشيده بودند در محملهايى از مدينه به عراق مىبردند جعفر بن محمد (عليه السلام) جايى پوشيده ايستاده بود و مىنگريست و چون آنان را از مقابل او عبور دادند گريست و گفت: انصار و فرزندان انصار به پيمان خود با رسول خدا (صلّى الله عليه وآله وسلّم) وفا نكردند. پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) با آنان بيعت فرمود كه محمد و فرزندان و خاندان و ذريه او را از آنچه خود و فرزندان و خاندان و ذريه خود را حفظ مىكنند، حفظ كنند. بار خدايا، خشم خود را بر انصار محكم و استوار بدار ابو بكر جوهرى مىگويد: ابو سعيد عبد الرحمان بن محمد، از احمد بن حكم، از عبد الله بن وهب، از ليث بن سعد نقل مىكند كه چون على (عليه السلام) از بيعت با ابو بكر خود دارى كرد او را در حالى كه جامههايش را بر سينه و گردنش پيچيده بودند و با زور مىكشيدند از خانه بيرون آوردند و او مىگفت: اى گروه مسلمانان به چه گناهى بايد گردن مرد مسلمانى زده شود كه از بيعت به منظور مخالفت سرپيچى نمىكند، بلكه به سبب كار لازمى خوددارى مىكند ولى از كنار هيچ انجمنى عبور نمىكرد مگر اينكه به او مىگفتند: برو بيعت كن.ابو بكر مىگويد: على بن جرير طائى، از ابن فضل، از اجلح، از حبيب بن- ثعلبة بن يزيد نقل مىكرد كه مىگفته است: شنيدم على (عليه السلام) سه بار فرمود: همانا سوگند به خداى آسمان و زمين كه پيامبر امى با من عهد فرمود و گفت: «بدون ترديد امت پس از من نسبت به تو غدر و مكر خواهد ورزيد».ابو بكر جوهرى مىگويد: ابو زيد عمر بن شبه با اسنادى كه به عبد الله بن عباس مىرساند براى ما نقل كرد كه ابن عباس مىگفته است: در كوچهيى از كوچههاى