جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید جلد 3
لطفا منتظر باشید ...
اگر آنان را نيازى باشد كه با او ديدار كنند ميان آنان در مجلس خود و ديدار با آنان مواسات كند، تا دور و نزديك نزد او يكسان باشند. و او را فرمان مىدهد كه ميان مردم به حق حكم كند و به عدالت قيام كند و از هوس پيروى نكند و در راه خدا از سرزنش سرزنش كننده نهراسد، كه خداوند همراه كسى است كه پرهيزگار است و اطاعت او را برگزيند. و السلام.» اين عهد را عبد الله بن ابى رافع، آزاد كرده رسول خدا، روز اول رمضان سال سى و ششم نوشت.ابراهيم مىگويد: سپس محمد بن ابى بكر براى ايراد خطبه برخاست و چنين گفت: اما بعد، سپاس خداوندى را كه ما و شما را، در مورد اختلاف در حق، هدايت فرمود و ما و شما را در بسيارى از چيزها بصيرت داد كه نادانان از آن كوردل ماندند.آگاه باشيد كه امير المومنين مرا بر امور شما ولايت داد و با من چنان عهد كرد كه شنيديد، و بيش از اين نيز به طور شفاهى مرا سفارش فرموده است. و من تا آنجا كه بتوانم هرگز درباره خير شما كوتاهى نخواهم كرد و توفيق من جز به خداوند نخواهد بود. بر او توكل و به سوى او بازگشت مىكنم. اگر آنچه از رفتار و كردار من ديديد كه در راه اطاعت از خدا و تقوا بود، خدا را بر آن ستايش كنيد كه او راهنماى به آن است و اگر عملى ديديد كه به حق نبود به من گزارش دهيد و مرا بر آن مورد عتاب قرار دهيد كه من به آن سعادتمندتر خواهم بود و شما به آن سزاواريد كه اعتراض كنيد. خداوند ما و شما را به كار پسنديده موفق داراد ابراهيم ثقفى مىگويد: يحيى بن صالح، از مالك بن خالد اسدى، از حسن بن- ابراهيم، از عبد الله بن حسن بن حسن براى من نقل كرد كه على (عليه السلام) هنگامى كه محمد بن ابى بكر را به مصر گسيل فرمود نامهيى خطاب به مردم مصر نوشت كه در آن محمد را هم مورد خطاب قرار داد و چنين بود: اما بعد، من شما را در كارهاى نهان و آشكارتان و در هر حالى كه باشيد به تقوى سفارش مىكنم. و بايد هر كس از شما بداند كه اين جهان خانه آزمون و فنا