جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید جلد 3

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید - جلد 3

محمود مهدوی دامغانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

به آن دو فرامى‏خواند دعوت مى‏كنيم، دين ما اسلام و پيامبر ما محمد و قبله ما كعبه و پيشواى ما قرآن است، ما حلال را همواره حلال مى‏شمريم و عوضى از آن نمى‏خواهيم و آن را به چيزى نمى‏فروشيم، حرام را هم حرام مى‏دانيم و آن را پشت سر خود انداخته‏ايم و هيچ نيرو و قوتى جز بر خدا نيست و به سوى خدا شكايت مى‏بريم و بر او اعتماد داريم. هر كس زنا كند كافر است. هر كس دزدى كند كافر است. هر كس باده نوشى كند كافر است و هر كس در اينكه آنان كافرند شك كند كافر است.

ما شما را به امور فريضه و واجب كه همگى روشن است و به آياتى كه همه محكم و استوار است و به آثارى كه از آن پيروى مى‏كنيم فرامى‏خوانيم.

و گواهى مى‏دهيم كه خداوند در آنچه وعده فرموده صادق است و در آنچه حكم فرمايد عدل مطلق است. ما به توحيد و يگانگى پروردگار دعوت مى‏كنيم و اينكه به وعد و وعيد يقين داشته باشيم و فرايض را بجا آوريم و امر به معروف و نهى از منكر كنيم و اينكه نسبت به آنان كه اهل دوستى با خداوندند دوستى ورزيم و با آنان كه دشمن خدايند دشمنى كنيم. اى مردم يكى از رحمتهاى خداوند اين است كه در هر زمان كه سستى و فتور پيش آيد بازماندگانى از اهل علم را قرار مى‏دهد تا آنان را كه گمراهند به هدايت فراخوانند و بر درد و رنج در راه خدا صبر و پايدارى كنند و گروهى از آنان در گذشته بر حق كشته و شهيد شدند و پروردگارشان آنان را فراموش نكرده است و «پروردگارت فراموشكار نيست» شما را سفارش مى‏كنم به ترس از خدا و قيام پسنديده بر آنچه كه بايد بر آن قيام كنيد، و با خداوند در اجراى فرمانهاى او و آنچه نهى فرموده است پسنديده رفتار كنيد. اين سخن خود را مى‏گويم و از خداوند براى خودم و شما طلب آمرزش مى‏كنم.

گويد: عبد الله بن يحيى چند ماه در صنعاء مقيم بود. ميان مردم خوشرفتارى مى‏كرد و براى آنان نرم و فروتن بود و از آزار آنان دست نگه مى‏داشت و جمعيت او بسيار شد و خوارج از هر سو پيش او آمدند. چون موسم حج فرا رسيد، ابو حمزه مختار بن عوف و بلج بن عقبة و ابرهه بن صباح را با گروهى به مكه فرستاد. شمار ايشان هزار تن و فرمانده ايشان ابو حمزه بود. عبد الله بن يحيى به ابو حمزه مختار فرمان داد پس از رفتن مردم از مكه او در آنجا بماند و بلج را هم به شام گسيل دارد.

/ 422