جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید جلد 3
لطفا منتظر باشید ...
تشنگى مردند. عبيد الله همراه تنى چند كه جان به در برده بودند به سرزمين «بجة» رسيدند و از درياى سرخ گذشتند و خود را به ساحل جده رساندند. عبيد الله با افراد خاندان و وابستگان خود كه نجات يافته بودند پوشيده از شهرى به شهرى مىرفتند و خوشحال بودند كه پس از پادشاهى بتوانند به صورت رعيت زندگى كنند. سرانجام عبيد الله به روزگار سفاح دستگير و زندانى شد. او بقيه مدت خلافت سفاح و روزگار حكومت منصور و مهدى و هادى و بخشى از حكومت رشيد را در زندان گذراند. رشيد او را كه پير مردى كور شده بود از زندان بيرون آورد و از خودش درباره او پرسيد. گفت: اى امير المومنين در حالى كه نوجوانى بينا بودم زندانى شدم و اينك به صورت پير مردى كور از زندان بيرون آورده شدم. گفته شده است: او به روزگار رشيد در گذشته است و گفته شده است تا هنگام امين زنده بوده است.به روايتى در جنگ زاب، ابراهيم بن وليد بن عبد الملك كه از خلافت خلع شده بود و پس از مرگ برادرش يزيد بن وليد بن عبد الملك به نام او خطبه خلافت خوانده شده بود همراه مروان بود و كشته شد و به روايتى ديگر، مروان حمار، ابراهيم را پيش از آن كشته است.مروان همينكه در جنگ زاب شكست خورد به طرف موصل رفت ولى مردم موصل از ورود او به شهر جلوگيرى كردند. او ناچار به «حران» رفت كه خانه و جايگاهش آنجا بود. مردم حران در آن هنگام كه لعن بر امير المومنين على (عليه السلام) از منابر و نمازها برداشته شده بود اين كار را نپذيرفتند و گفتند: نماز بدون لعن ابو تراب نماز نيست عبد الله بن على با لشكريان خود مروان را تعقيب كرد و همينكه مشرف بر حران شد مروان از مقابل او گريخت و از رود فرات گذشت. عبد الله بن على در حران فرود آمد قصر مروان را كه براى ساختن آن ده ميليون درهم هزينه كرده بود و گنجينهها و اموالش در آن قرار داشت ويران كرد. مروان همراه افراد خاندان خود و بنى اميه و ويژگان خويش كنار رود ابى فطرس فرود آمد و عبد الله بن على هم حركت كرد و كنار دمشق فرود آمد و آن را محاصره كرد. از سوى مروان، وليد بن معاوية بن- عبد الملك بن مروان همراه پنجاه هزار جنگجو به حكومت دمشق گماشته شده بود،