ما بر سر الفاظ بحثي نداريم ، اما مهم اين است كه مسلماً ما انسانها يك سلسله دريافتها و آگاهي هايي داريم كه از راه حواس يا مانند آن به دست نمي آيد پس از چه راه به دست مي آيد ؟ از راه تجزيه و تحليل و تركيب و جمع بندي آگاهي هاي نوع اول ؛ يا تجزيه و تحليل و تركيب و جمع بندي آگاهي هاي نوع اول و بخشي از آگاهي هاي خود اين نوع دوم مثال مي توانيد بفرماييد كه شما قانون جاذبه را چگونه شناختيد ؟ چگونه بر قانون جاذبه آگاه شديد ؟ از راه چشم ؟ گوش ؟ زبان و دهان ؟ بيني ؟ پوست دست ؟ اعصاب منتقل كننده درد ؟ مشاهده دروني ؟ـ از چه راهي ؟ يعني واقعاً نيوتن مقداري نگاه كرد به اين كه سيب از درخت مي افتد و چنين و چنان مي شود بعد قانون جاذبه را ديد ؛ يا در آگاهي هاي به دست آمده از راه حس و مانند آن دقيق شد ، كنجكاو شد ، اينها را جمع بندي كرد ، و از جمع بندي آنها به اين نتيجه رسيد كه رابطه اي ميان اجسام مادي وجود دارد كه آنها را به سوي يكديگر مي كشاند و بعد بخشي از قانون جاذبه را كشف كرد و بعد به دنبال قانون جاذبه دو قانون ديگر قانون جذب شدن به مركز و قانون گريز از مركز كشف شد و به دنبال اينها سيستم قانون جاذبه به عنوان يك سيستم فيزيكي و علمي كشف شد ؟ آيا او اينها را از راه چشم و گوش و بوييدن كشف كرد ؟ بو كشيد و قانون جاذبه را بو كرد و آن را به دست آورد ، يا چيزي را با زبانش چشيد ؟ يا دست گذاشت ديد اينجا قانون جاذبه است ؟ يا قانون جاذبه را گوش كرد و شنيد ؟ يا نه ، چيزي وراي اينهاست ؟