خوب ، ما براي اين كه مطلب خوب روشن بشود ، اول مثالهايي را كه زديم بررسي كنيم تا ببينيم واقع مطلب چيست و خطا در كجاست آيا خطا در عمل دستگاههاي مشاهده بود ، يا خطا در جاي ديگري است ؟ وقتي كه ما آتش گردان را مي گردانيم و يك دايره آتش در فضا به چشم مي آيد ، كجاي كار خطا است ؟ آيا اين كه در چشم ما ، در شبكيه ما ، يك دايره آتش سرخ رنگ در اين فضا ترسيم شده خطا بوده ، يا خطا در چيز ديگري است ؟ آيا مي توان گفت چشم ما خطا نكرده است و واقعاً يك دايره سرخ رنگ در فضا وجود دارد ، منتها اين دايره سرخ رنگ مي تواند با گرداندن سريع آتش گردان در فضا به وجود بيايد ، يعني در اثر يك حركت به وجود بيايد ؟ اگر از دور به يك حلقه آهني با وصل كردن سيم برقي حرارت بدهند و سرخ بشود ، به راستي يك دايره سرخ رنگ آتشين در فضا به وجود مي آيد و اگر آتش گردان را هم سريع بگردانيم به راستي يك دايره آتشين سرخ رنگ به وجود مي آيد ؛ منتها دايره اول ثابت است و دايره دوم نتيجه يك حركت است ؛ والا ، هر دو از اين نظر كه در فضا يك دايره آتشين به وجود آورده اند ، مساوي اند خطايي كه ما داريم در مشاهده و ديدن نيست خطايي كه ما داريم در تفسير حس است نه در خود حس يعني ما اين دايره آتشين ناشي از حركت سريع آتش گردان را تفسير كرديم به يك حلقه آتشين ثابت خطا در كجا بود ؟ در تفسير ما بود ؛ والا در خود حس خطايي نبود