ذهن و عين - شناخت از دیدگاه فطرت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شناخت از دیدگاه فطرت - نسخه متنی

م‍ح‍م‍د ح‍س‍ی‍ن‌ ب‍ه‍ش‍ت‍ی؛ گردآورنده: بنیاد نشر آثار و اندیشه های شهید آیت الله دکتر بهشتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ذهن و عين

فراز چهارم آگاهيها تشكيل دهنده ذهن ما ،‌ يا بخشي از ذهن ما ،‌ هستند شما به مجموعه اي از آگاهيهايي كه نسبت به محيطتان يا نسبت به خودتان داريد مي گوييد ‌ذهن ‌ آيا ذهن فقط مجموعه انباشته آگاهي هاست ،‌ يا آگاهي هايي است كه نه تنها روي هم انباشته اند ، بلكه به رابطه هاي مشخصي كه ميان خود اين آگاهيهاي روي هم انباشته وجود دارد نيز ذهن مي گويند ؟‌ آيا ذهن عبارت است از يك بخش از هستي انسان كه آگاهيها اين بخش از هستي انسان را رشد مي دهند ؟ يعني ذهن با هر آگاهي رشد مي كند ؟ آيا هر آگاهي حكم جذب يك سلول تازه را براي ذهن دارد ،‌ يا حكم رشد ذهن را در اين آگاهيها دارد ـ نظير رشد جنين يا نطفه در مواد غذايي كه جذب مي كند اينها مهم نيست به هر حال ، آگاهيها تشكيل دهنده بخشي از ذهن ما هستند وقتي مي گوييم ذهن ،‌ اشاره است به اين آگاهيها ؛‌ يا به تنهايي ، يا با مايه اين آگاهيها ، يا احياناً‌ با چيز ديگر به هر حال ، آگاهيها جزو اين كلمه‌ ذهن وجود دارد و وقتي مي گوييم ذهن ،‌ اشاره به آگاهيهاي انباشته شده و به هم پيوسته است

ما مي گوييم ذهن و عين ؛‌ يعني ذهن را در برابر عين به كار مي بريم مي گوييم اين امر ذهني است ،‌ آن امر عيني است ـ مثالي بزنم شما داريد تنها در تاريكي راه ميرويد خيالاتي مي شويد ؛ از يك ديوار كوتاه عبور مي كنيد ؛ مي گوييد نكند پشت اين ديوار كسي كمين كرده باشد و به من حمله كند !‌ اين خيال در شما قوت مي گيرد يك فرياد هم مي زنيد در اينجا اين كه كسي پشت ديوار به عنوان يك دشمن سر راه شما كمين كرده باشد واقعيت عيني دارد يا ندارد ؟ ندارد اما در ذهن شما هست ؛ يعني واقعيت ذهني دارد واقعاً‌ شما خيال كرديد كه دشمني پشت اين ديوار كمين كرده ؛ لذا جيغ زديد و فرياد كشيديد اينجا ذهن را از عين جدا مي كنيد ؛ مي گوييد ذهن و عين مي گوييد در اين جريان ، اين كه من به يك دشمن برخورد كردم واقعيت عيني نداشت ، ولي واقعيت ذهني داشت يعني واقعاً‌ ‌ چنين چيزي به ذهن من آمده بود

خيلي چيزها در دنيا هست كه اصلاً به ذهن شما راه نيافته و ذهن شما سراغ آنها نرفته است اينقدر چيزهايي هست كه من و شما اصلاً‌ از آنها خبر نداريم ،‌ به ذهنمان هم خطور نكرده ؛‌ به خاطرمان هم خطور نكرده است آنها عينياتي هستند كه اصلاً به ذهن من و شما راه نيافته اند خوب ،‌ اين سئوال مطرح است كه اين كه مي گوييم ذهن و عين ،‌ آيا منظور اين است كه اصلاً‌ ذهن عينيت ندارد ؟‌ اين نكته دقيق است خوب دقت كنيد !‌ اين كه ما مي گوييم ذهن و عين واين دو را مقابل هم به كار مي بريم آيا منظور اين است كه اصلاً‌ ذهن يك چيز است و عين چيز ديگري است و بنابراين خود ذهن عين نيست ؟ يعني ما خواب و خيال داريم خيال مي كنيم كه رابطه‌آگاهي ميان ما و محيطمان وجود دارد تازه ، وقتي گفتيد ‌ خيال مي كنيد ‌ خود آن خيال مي شود يك واقعيت ؛‌ خود آن خيال مي شود يك عينيت عين به معني واقعيت و مرادف با آن به كار مي رود ذهن و خيال و انديشه و آگاهي همه يك سلسله امور عيني هستند ما معمولاً عين را به همين معنا به كار مي بريم در آن معني اصلي و گسترده ،‌ عين را به معناي واقعيت به كار مي بريم

/ 58