اين ذهن و عين مسلماً در رابطه با يكديگرند و در يكديگر تأثير متقابل دارند يعني عيـن در ذهـن تأثير دارد مثلاً شما به يك باغ يا پارك مي رويد در آنجا منظره باغچه ها و گل و آب و درختها را مي بينيد به محض اين كه چشمتان به آن افتاد منظره در خاطر و در ذهن شما نقش مي بندد آن عين ، يعني آن باغچه و آب و درخت در ذهن اثر گذاشت و يك منظره و تصوير تازه بر ذهن افزود و در آن به وجود آورد پس عين در ذهن اثر فراوان دارد بسياري از ذهنيات و ادراكات ذهني ما در برخورد با عين به دست ما آمده است ديدني ها ، شنيدني ها ، بوييدني ها ، چشيدني ها ، دست زدني ها و امثال اينها شما به اين ليوان آب دست مي زنيد و مي بينيد يخ كرده است اين ادراك و امر ذهني كه شما تشخيص مي دهيد اين ليوان يخ كرده و خنك است در اثر برخورد شما با يك عين به وجود مي آيد پس عين در ذهن اثر مي گذارد ذهن هم در عين اثر مي گذارد در همان مثالي كه آورديم كه آدمي تك و تنها در شب تاريك از كنار ديوار عبور مي كرد و خيال كرد پشت ديوار دشمني كمين كرده ، و بعد جيغ زد يا فرار كرد اين جيغ زدن يا فرار كردن كه هر دو كاري عيني هستند از چه چيز ناشي مي شود ؟ ناشي از ترس است ، و ترس او نيز ناشي از آن خيال ذهني اوست بنابراين ، ذهن در عين اثر مي گذارد مثال ديگر همين سالن است زماني كه اين محل قطعه اي زمين بود و خواستند آن را بسازند ، آن كس كه خواست اين كار را انجام دهد چه كرد ؟ اول طراح نقشه در ذهن خود طرح اين سالن را ريخت يعني اين سالن را در ذهنش طراحي كرد سپس طرح ذهنيش را روي كاغذ آورد و به نقشه تبديل كرد اين نقشه را به دست بنا داد دو مرتبه اين نقشه به ذهن بنا منتقل شد و در ذهن بنا جا افتاد بنا شروع كرد ديوارها را برطبق اين نقشه چيدن او هركاري مي كرد كار عيني به دنبال آن تصور ذهنيش بود تصوري ذهني كه از ديدن آن نقشه براي او به دست آمده بود ببينيد دائماً ذهن و عين ، توالي تأثير متقابل ذهن و عين پس ذهن و عين در يكديگر تأثير متقابل دارند