درآمدی بر مبانی فکری انقلاب اسلامی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
و ژاندارمرى [ را با تمام مشكلات متصوّره منحل و به يك وزارت جنگ ايرانى تبديل كردم».(1) رضاخان پس از تحريك احساسات افسران، اضافه كرد: «مملكت براى ما مقدس است و... به نام مملكت و براى حفظ مملكت من كناره گيرى از كار مى كنم»،(2) امّا بهوسيله همين تهديد، با قدرت و اختيارات بيشتر تثبيت شد و كار خود را پى گيرى نمود. پس از اينكه به نخستوزيرى رسيد، اين امر را بيشتر پى گيرى كرد و حتى يكى از برنامه هايى كه هنگام معرفى كابينه به مجلس تقديم كرد، اصلاح ارتش بود.(3) اين برنامه كم كم به جاهاى مطلوب رسيد و رضاخان، علاوه بر پست نخستوزيرى و وزارت جنگ، مجوز فرماندهى كل قوا را هم از مجلس گرفت و با حضور در مجلس، پايان دوره اول ترقى را كه عبارت از تهيه امنيت و آسايش و حفظ حدود و ثغور بود، اعلام كرد و صريحاً گفت: «اكنون موقع آن رسيده است كه وارد در مرحله ثانوى شده آنچه را كه مربوط به اساس اقتصاديات و بسط راهها و نشر معارف و ترويج مكارم اخلاقى است تعقيب نمايم».(4) اينجاست كه سياستهاى نوگرايى و شبه تجدد رضاخان شروع مى شود و بعد فرهنگى عميقى پيدا مى كند و موجب عكس العمل مى شود.