گفتار اوّل: انقلاب و تحولات اجتماعى
انقلاب يكى از موضوع هاى كلاسيك انديشه اجتماعى بشر است(1) و با اينكه مفهومى كليدى در تفكر سياسى مدرن به شمار مى رود، مبهم ترين مفهوم نيز هست.(2) با اين وجود، در رشته هاى مختلف علوم به كار رفته است. انقلاب، از نظر لغوى به معناى حالى به حالى شدن، دگرگون شدن، برگشتن، تحول و تقلّب و تبدّل،(3) تغيير كامل و مشخص در چيزى و يك چرخش دورانى است. اين واژه، اساساً از اصطلاحهاى اخترشناسى بود كه بر حركت دورانى و منظم و قانونمند ستارگان دلالت مى كرد و تا قرن هفدهم، در همين چارچوب به كار مى رفت.(4) ارسطو را بنيانگذار واقعى مكتب مطالعه انقلاب و اولين متفكرى مى دانند كه موضوع تجزيه و اضمحلال اجتماعى را در يك نظريه كلى تغييرات سياسى (متابول)(5) قرارداد و در قالب جامعه بررسى كرد.(6) منتهى ارسطو هم انقلاب را به صورت يك برنامه دوره اى و يا .de , navilluso leon ni ,"ecneics fo tcejbus a sa noitulover" ,nameerf lehcim . ,ytilaer lacitilop dna yroeht yranoitulovr.72 .p leon ni ,"ytinredom dna noitulover :yasse yrotcudortni na" , navilluso leon. navillusotic.po.3.p ,3. لغتنامه دهخدا، شماره مسلسل 136، شماره حرف «الف» (بخش اول): 13، 1 ـ 430; فرهنگ فارسى عميد، ص 167. ni , "yhpargoirotsih yraropmetnoc ni noitulover fo seiroeht" ,nirogaz zrep . lacitilop ylretrauq.62.p , 5. metaboul در لاتين به معناى تغيير است. 6. پيتر كالورت، انقلاب، ترجمه ابوالفضل صادق پور، صص 34 ـ 32.سيكل تغييرات در نظر مى گرفت كه تقريباً طبيعى و غيرقابل اجتناب بود. تا قرن هفدهم چنين برداشتى از انقلاب وجود داشت و از آن به بعد به تدريج در مفهوم سياسى به كار رفت، در عين حال كه هنوز هم ايده سيكل حركت دورانى را حفظ كرده بود.