ج. اصالت فرد يا جامعه؟ - درآمدی بر مبانی فکری انقلاب اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

درآمدی بر مبانی فکری انقلاب اسلامی - نسخه متنی

محمد شفیعی فر

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ج. اصالت فرد يا جامعه؟

بحث ديگرى كه در اينجا مطرح مى شود و نتيجه منطقى بحث وجود حقيقى و اعتبارى است، مسئله اصالت فرد يا اصالت جامعه است. «رابطه صحيح بين فرد و جامعه» يكى از مسايل هميشگى است كه هسته مركزى نظريه هاى سياسى را تشكيل مى دهد(1) و روشن شدن اين رابطه، بستگى مستقيم به حل مسئله اصالت فرد يا اصالت جامعه دارد.

اين مسئله از قديم افكار انديشمندان را به خود مشغول داشته و موجب اختلافهاى زيادى هم شده است. هميشه اين سؤال براى انديشمندان اجتماعى وجود داشته كه آيا فرد در مقابل جامعه همانند لوح سفيد و نانوشته است يا درون خود فطريات و گرايش هايى هم دارد كه همزاد وى هستند و آنچه را كه جامعه به وى عطا مى كند، در ترازوى اراده و تمايلات خود به سنجش آن مى پردازد و سپس دست به گزينش مى زند؟ آيا غير از افراد، واقعيت ديگرى به نام جامعه و روح جمعى وجود دارد كه از يك اصالت فلسفى برخوردار باشد يا نه؟(2) به عبارت ديگر، بحث اين است كه آيا فرد، اصيل است و جامعه اعتبارى؟ يا بالعكس؟ وقتى از اصالت فرد صحبت مى كنيم، بدين معنى است كه فرد دارى حقيقت عينى خارجى است و جامعه داراى حقيقت عينى خارجى نيست.

1. برداشت هاى مختلف; اصالت در لغت به معناى ريشه اى بودن، در مقابل فرعيّت به معناى شاخه اى بودن است. اما در اصطلاح فلسفى در مقابل اعتبار به كار مى رود و منظور از كاربرد دو مفهوم متقابل اصيل و اعتبارى آن است كه ببينيم كدام يك از دو مفهوم فرد و جامعه، ذاتاً و بدون هيچ واسطه اى از واقعيت عينى حكايت مى كند.(3) به عبارت ديگر اصالت، معادل همان حقيقى بودن و حقيقت داشتن است. گرچه حقيقت در مقابل مجاز به كار مى رود، ولى در معرفت شناسى به معناى درك مطابق با واقع است(4) و منظور از حقيقت داشتن، همان واقعيت عينى داشتن است.

همان طور كه گفتيم، بحث پيرامون اصالت فرد يا جامعه، مشغله فكرى انديشمندان

1. توماس اسپريگن، فهم نظريه هاى سياسى، ترجمه فرهنگ رجايى، ص 17.

2. ولى اللّه برزگر كليشمى، جامعه از ديدگاه نهج البلاغه، ص 268.

3. غرويان، پيشين، ص 122.

4. همان، ص 123.

/ 287