درآمدی بر مبانی فکری انقلاب اسلامی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
يك توجيه ديگر هم وجود دارد كه چرا حزب توده، در پى كارهاى سياسى ـ اجتماعى بود و چندان به مبانى نظرى و اصول اساسى ماركسيسم نمى پرداخت. برخى معتقدند كه حزب توده از همان ابتدا مى دانست كه در ايران، نظام كمونيستى مستقر نمى شود;(1) زيرا قدرتهاى بزرگ آن روز، در كنفرانس يالتا به يك توافق اساسى در تقسيم جهان رسيده بودند و بنا نبود كه در ايران نظام كمونيستى برپا شود. حزب توده هم در محاسبات خود، همواره اين توافق را در نظر داشت و صرفاً مى خواست از منافع شوروى در ايران دفاع كند و انتظار داشت پس از توقيت خود و مساعدت شرايط و مقتضيات جهانى، به چنين كارى دست زند. گرچه حزب توده، ابتدا تمايلات ماركسيستى خود را آشكار نكرد، اما از همان ابتدا، اصول ماركسيسم ـ لنينيسم در آموزش هاى حزبى آن، مورد تدريس و تعليم قرار مى گرفت. منتهى براى جلب توجه مردم، با توجه به شرايط اجتماعى، فرهنگى و بافت مذهبى جامعه ايران، هيچ گاه اين تمايلات را آشكار نكرد و در ارگانهاى تبليغى خود، حتى خود را طرفدار مذهب و بخصوص احترام به اسلام معرفى مى كرد.(2) تنها در سال 1339 بود كه ماهيت واقعى خود را نشان داد و خود را حزب طبقه كارگر و جهان بينى خود را ماركسيسم ـ لنينيسم خواند كه به دنبال ايجاد جامعه اى سوسياليستى و تحولات عميق در نظام اجتماعى ايران است.(3)