درآمدی بر مبانی فکری انقلاب اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

درآمدی بر مبانی فکری انقلاب اسلامی - نسخه متنی

محمد شفیعی فر

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سامان سياسى در جوامع دستخوش دگرگونى، ترجمه محسن ثلاثى، ص 385.البته دامنه تعريف هانتينگتون محدود است و انقلاب را پديده اى نادر و منحصر به فرد مى شمارد.(1) علاوه بر اين، وى در تعريف انقلاب، به جز عنصر تحول در ساخت قدرت، عناصر ايدئولوژى و مشروعيت سياسى، پايگاه اجتماعى گروه حاكمه و اقدامات عملى دولت را در تغيير ماهيت جامعه در نظر مى گيرد و انقلاب را تنها دست به دست شدن قدرت از گروهى به گروهى ديگر نمى داند، بلكه بر اين نكته اشاره مى كند كه اين گروهها از نظر منشأ اجتماعى و ايدئولوژى و نيز سياستهايى كه اتخاذ مى كنند، با هم تفاوت دارند.(2)

اسكاچ پل كه از نظريه پردازان جديد و بنام انقلاب است، براى تعريف و تحديد انقلاب، ميان انقلاب سياسى، انقلاب نوسازى و انقلاب هاى اجتماعى تمايز قايل مى شود; به نظر وى در انقلاب هاى سياسى حكومت تغيير مى كند، ولى ساختارهاى اجتماعى همچنان باقى مى مانند. در انقلاب نوسازى، عكس اين جريان رخ مى دهد; درحالى كه در انقلاب هاى اجتماعى، هم در ساختار اجتماعى و هم در حكومت، تحولات اساسى رخ مى دهد. بدين لحاظ، انقلاب هاى اجتماعى به نظر وى عبارتند از: تحولات سريع و اساسى در حكومت و ساختارهاى طبقاتى يك جامعه كه همراه با شورش هاى طبقاتى از پايين و به وسيله اين شورش ها به تحقق مى رسند.(3)

با اينكه غالب نظريه پردازان، تعريف انقلاب به عنوان صرف يك تحول سياسى را مى پذيرند، اسكاچ پل تعريف انقلاب را به حدى بسط مى دهد كه شامل تحولات اجتماعى هم مى شود.(4) بر اين اساس، اسكاچ پل انقلاب هاى اجتماعى را خيلى نادر و بسيار بااهميت مى داند; زيرا آنها سازمان هاى حكومت، ساختارهاى طبقاتى و ايدئولوژى هاى حاكم را تغيير مى دهند.

وى را مى توان از جمله نويسندگانى دانست كه انقلاب را پديده اى تاريخ ساز مى شمارند و تنها برخى از تحولات سياسى را كه موجب ورق خوردن تاريخ، پيدايش توسعه اقتصادى و يا نگرش ها و ايدئولوژى هاى كاملا متفاوت مى شوند، انقلاب مى نامند; نه صرف تغيير در سياستها و پايگاههاى اجتماعى و ايدئولوژيك گروه حاكمه.

2. حسين بشيريه، انقلاب و بسيج سياسى، ص 3.

3. تدااسكاچ پل، دولت ها و انقلاب هاى اجتماعى، ص 21.

/ 287