درآمدی بر مبانی فکری انقلاب اسلامی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
(1) 2. بازگشت به قرآن;در كنار استفاده فراوان از علوم تجربى و دقيقه، بازرگان از آيات قرآن نيز بهره جويى بسيار مى كند و در واقع، روش او بازگشت به قرآن است و بعيد نيست كه شيوه تجربى وى نيز ناشى از دعوت مكرر قرآن به سير در آفاق و انفس و طبيعت باشد. وى براى اكثر نكات ذكر شده در آثارش، به قرآن استناد مى جويد و متقابلاً توجه بسيار اندكى به احاديث و روايات دارد. بازرگان معتقد است كه قرآن بدون ابهام و به منظور تفكر و تعقل مردم نازل شده و مردم چون صاحب عقل هستند، قادر به فهم و درك آن هستند و بدين لحاظ پذيرفته نيست كه قرآن را نامفهوم و خارج از دسترس فهم و انديشه مردم بدانيم.(2) بر همين اساس، وى كتاب بازگشت به قرآن را مى نويسد و مفروض وى در روش بازگشت به قرآن، كامل بودن قرآن و اسلام است و در كتاب باد و باران در قرآن با تطبيق تعبيرهاى قرآن در مورد باد و باران، و اكتشافات هواشناسى و نظريات علمى، حقانيت قرآن را مسلم مى گيرد و نازل كننده قرآن را همان فرستنده باران مى داند.(3) به نظر وى، قرآن مرجع ماست و چون از منشأ ازلى و ابدى نازل شده، احتياج به تكميل و تغيير ندارد و اين ما هستيم كه بايد بر اساس حوادث و مسايل از آن استنباط كنيم.(4) بازگشت به قرآن، هم بدين معنى است كه جواب مسايل و ايدئولوژيها و دستورها و رويه ها را سعى كنيم از خود قرآن در بياوريم.(5) تلاش بازرگان در علمى نشان دادن احكام اسلامى، براى اثبات حقانيت دين و در واقع، عصيانى عليه قالبهاى سنتى فهم دين بود(6) و بر همين اساس، افكار و انديشه هايش، على رغم تازگى براى مسلمانها، مقبوليت توده اى نيافت و فقط در ميان تحصيل كردگان دانشگاهى محصور ماند. وى با اثبات علمى بودن احكام اسلامى