درآمدی بر مبانی فکری انقلاب اسلامی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
جزوه تئوريك «آموزش و تشريح اطلاعيه تعيين مواضع» كه پس از 6 سال تلاش گروه ايدئولوژيك تهيه شده، چيزى جز اسم خدا و ارائه شواهدى از قرآن براى اصول ديالكتيك و انديشه تجربى نيست.(38) در اين جزوه، تعريف و مشخصات ايدئولوژى موردنظر سازمان، مطرح شده كه خيلى قابل تأمل است: ايدئولوژى اسلامى ما مبتنى بر نگرش توحيدى است كه در هر شرايط، مدافع محرومترين وبالنده ترين نيروها و طبقات اجتماعى مى باشد... بنابراين در مقطع كنونى تاريخ، عنصر مجاهد با ويژگيهاى ضد امپرياليست، ضدارتجاعى و ضداستثمارى كه اساساً بر بالنده ترين نيروها و طبقات جامعه (كارگر و دهقان) متكى است و از طريق مبارزه مسلحانه با امپرياليسم و ضدانقلاب راه خود را به سوى آرمانهاى توحيدى مى گشايد، مشخص مى شود.(39) اصول تفكر و انديشه هاى سازمان از همين عبارتهاى مختصر به دست مى آيد; نگرش توحيدى مورد نظر سازمان، يك نگرش كاملاً طبقاتى ـ اقتصادى بود كه همواره به محرومين نظر داشت; يعنى، وضع و موقعيت اجتماعى فرد و ساختار و مناسبات اجتماعى بود كه در تعريف و تبيين ايدئولوژى ملاك قرار مى گرفت. در آن شرايط، نفى امپرياليسم و مبارزه با آن، ويژگى اساسى و بدنه اصلى همه سازمانهاى انقلابى بود(40) و سازمان نيز به آن عنايت داشت كه در جاى خود به آن خواهيم پرداخت. ضديت با ارتجاع، ضمن اشاره به مخالفت با ديكتاتورى شاه به ميزان زيادى، تعريض به روحانيت سنتى و برخى ارزشها و ايده آلهاى اسلامى بود كه به نظر سازمان، خرافه و عامل ركود و قهقرا تلقى مى شدند و سرانجام، مخالفت و مبارزه با استثمار كه بُعد اقتصادى و طبقاتى ايدئولوژى را مى رساند و در جاى خود مورد بحث قرار خواهد گرفت. در انتهاى عبارت نيز شيوه و مشى مبارزاتى سازمان مورد تأكيد قرار گرفته است كه نوعى مبارزه مسلحانه و انقلابى است و به جامعه بى طبقه توحيدى منجر مى شود. با اينكه ايدئولوژى سازمان در «لفظ» توحيدى مى نمود، امّا دقت در نتايج و آثار آن در ابعاد سياسى، اقتصادى و اجتماعى حكايت از تأثير شديد آن از ماركسيسم داشت. سازمان در جزوه «آموزش و تشريح اطلاعيه تعيين مواضع» مشخصات و وجوه تمايز اين ايدئولوژى را از تفكر مذهبى سنتى كه به نظر آنها تحريف شده بود، به اين گونه بيان مى كند:(41)