درآمدی بر مبانی فکری انقلاب اسلامی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
برخى از روشنفكران مذهبى با هم، جلسه ها و نشستهايى داشتند. در دهه 1330 جلسات ماهانه اى تحت عنوان «گفتار ماه» تشكيل مى شد(1) كه اغلبِ سخنرانيهاى سطح بالا بود و حاصل آن سه جلد كتاب به نام گفتار ماه بود كه با تفكر و مطالعه زياد تهيه شده بود.(2) حتى كتاب بحثى پيرامون مرجعيت و روحانيت نيز مجموعه مقالاتى است كه حاصل هم فكرى جمعى است و در جلسات و گردهمائى هاى علمى و مذهبى و با طرح و برنامه مشخص تدوين شده است.(3) با اين برنامه هاى متراكم و فشرده، شهيدمطهرى بين قم و تهران رفت و آمد مى كرد و ضمن زيارت امام خمينى(قدس سره) و علامه طباطبايى، حلقه اتصال و ارتباط مجامع اسلامى و روشنفكرى مخالف رژيم با قم بود و با همفكرانش در قم نيز همكارى مى كرد. در سال 1336، آقاى هاشمى رفسنجانى به همراه جمعى ديگر از فضلاى حوزه علميه قم، نشريه اى علمى ـ اجتماعى به نام «مكتب تشيع» منتشر مى كنند كه شهيدمطهرى از تهران براى آن مقاله مى فرستد و روند آن را زيرنظر دارد.(4) در سال 1337 نيز و دينى «درسهايى از مكتب اسلام» با همكارى جمعى ديگر از علما و فضلاى حوزه منتشر شد(5) كه مقاله هاى خوبى در زمينه مسايل اسلامى داشت و مورد تأييد و حمايت آيت الله بروجردى بود. اين مجلّه هم دور از نگاه تيزبين شهيدمطهرى نبود و وى ضمن اظهار مسرّت از انتشار آن، مقاله هاى آن را به دقت زيرنظر داشت و گاه در جلسه هيأت تحريريه آن شركت مى كرد. در همين ايام، شهيد مطهرى، كتاب داستان راستان خود را منتشر مى كند و داستانها و سرگذشتهاى اسلام را به بيانى شيوا و شيوه اى بديع مطرح مى كند. بنابراين، همكارى و همفكرى علما و روحانيون كه شخصيتهاى وزين علمى و اجتماعى بودند، موجب نشر هرچه بيشتر افكار اسلامى مى شد و در شرايطى كه رژيم پهلوى در سالهاى پس از كودتا، مشغول تحكيم مواضع نظامى و پليسى خود و سركوب