درآمدی بر مبانی فکری انقلاب اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

درآمدی بر مبانی فکری انقلاب اسلامی - نسخه متنی

محمد شفیعی فر

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و ارزشهاى خود، باهم بيگانه اند و امكان كنار آمدن آنها با هم نيست و التقاطيون در عمل دچار همين تناقض خواهند شد. بدين لحاظ، اين روند اگر ادامه يابد، ناچار به يك سو (عمدتاً غرب) مى گرايد و به نفى اسلام مى انجامد.

نسل اول جريان روشنفكرى ايران، تحت تأثير روحيه ضدكليسايى حاكم بر روشنفكرى اروپا، مخالف با دين، روحانيت و مبلغ ناسيوناليسم تقليدى اروپا بود و به همين لحاظ، خواهان گذر از تاريخ اسلام و بازگشت به عصر ساسانيان و هخامنشيان بود و حسرت اعتلاى گذشته قبل از اسلام را مى خورد. اين جريان فكرى، صرفاً با اين قياس مع الفارق كه اروپاييان، مسيحيت و كليسا را رها كردند و با بازگشت به فلسفه و تفكر يونان باستان ترقى كردند، نسخه مى دادند كه بايد اسلام را به كنارى گذاشت و به دوره قبل از اسلام بازگشت نمود تا پيشرفت حاصل شود. اين باستانگرايى كه ناشى از فرهنگ وارداتى غربى بود، در آن شرايط معادل اسلام ستيزى تعبير مى شد.(1)

جريان روشنفكرى ايران در دوره قبل از مشروطه، نقّاد دين، سياست و دولت، سنت شكن، داعى دانش و مدنيت غربى، مبلغ و حامى ناسيوناليسم ايرانى، معتقد به تفكيك كامل دين از سياست، دشمن استبداد، منادى اصلاح دين و پروتستانتيسم اسلامى (البته در وجه ساده نگرى، سطحى و فرنگى مآبى)، مادى و طرفدارى اصالت ماده، معتقد به ناسازگارى عقل و دين، و قايل به اصلاح ظواهر و آداب و عادات جامعه بودند.(2)آنها، همچنين با ابرازنگرانى نسبت به عقب ماندگى علمى و صنعتى ايران در صدد علاج آن بودند و علم زدگى، تعصب گريزى، فرار از خود، غرب باورى و غربزدگى، انكار گذشته و سنت، شيفتگى نسبت به اومانيسم غرب از خصوصيات آنها كه مبهوت از ترقيات غرب و در جستجوى اصلاحات مذهبى جهت تطبيق اسلام با مقتضيات روز بودند.(3)

1. على اكبر ولايتى، پيشين، صص 14 ـ 13 و نيز ر.ك به: مهدى كلهر «باستانگرايى در تاريخ معاصر ايران»، مجله ياد، ش 17، صص 164 ـ 163.

2. براى مطالعه بيشتر در زمينه افكار و معتقدات جريان روشنفكرى مراجعه شود به: على اكبر ولايتى، پيشين، صص 74 ـ 37.

3. براى مطالعه بيشتر در باب آرا و عقايد پيشگامان تجددطلبى در ايران، به منابع زير مراجعه شود: محمدرضا فشاهى، از گاتها تا مشروطيت و از فريدون آدميت كتابهاى: ايدئولوژى نهضت مشروطيت، انديشه ترقى و

/ 287