احکام جهاد نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

احکام جهاد - نسخه متنی

سید محمدتقی مدرسی؛ ترجمه: سرور دانش‌

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

الف - پدر و مادر بين جهاد و احسان

كودك در آغوش خانواده اش تربيت مى شود، خانواده را، زمينه آماده ومناسبى براى رشد استعدادها، شايستگى ها تثبيت خصلتها و عادتهاى خود مى يابد، و از محيط خانواده است كه او زبان، فرهنگ و تجربيات تمدّن بشرى را فرامى گيرد. امّا هنگاميكه به بلوغ و سنّ رشد مى رسدوخداوند به او عقل و حكمت مى بخشد، افق هاى جديدى از زندگى برروى او باز مى شود و چه بسا ممكن است به سوى يك رسالت اصلاحگرانه اى كه قبلاً در محيط خانواده براى او معهود نبوده است،دعوت شود، دراين جا است كه اوّلين فصل از مبارزه و كشمكش درزندگى او براى اصلاح و دگرگونى آغاز مى گردد، و او با معادله دشوارى مواجه مى شود؛ از يكسو احساس مى كند كه بايد نسبت به حقوق خانواده وفادار بماند، و از سوى ديگر اهداف، آرمانها و آموزه هاى نو او را به سوى خود مى خواند. قرآن كريم اين معادله را چنين حل مى كند:

قرآن فرزندان را به احسان و نيكى به والدين و آراسته شدن به بالاترين مراتب اخلاق در رفتار با آنان و آزار نرساندن به پدر و مادر حتّى با گفتن»افّ«، سفارش مى كند ولى از پرستش و تسليم مطلق در برابر آنان وشرك ورزيدن بواسطه آنان، و اطاعت از آنان در آنچه مخالف مقرّرات دين باشد،بطور جدّى باز مى دارد، زيرا محور حركت انسان، علم و آگاهى است نه خدمات كوركورانه. خداوند دراين مورد يك مثال بسيار روشن ازحضرت ابراهيم عليه السلام كه در برابر پدرش ايستادگى نمود نقل مى كند:

)يَا أَبَتِ إِنِّي قَدْ جَاءَنِي مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ يَأْتِكَ فَاتَّبِعْنِي أَهْدِكَ صِرَاطاً سَوِيّاً(264)).

»اى پدر! دانشى براى من آمده كه براى تو نيامده است بنابراين از من پيروى كن تا تو را به راه راست هدايت كنم.«

حضرت ابراهيم در برابر پدر و قومش به چالش و مبارزه برخاست وچنين گفت:

)وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ لِأَبِيهِ آزَرَ أَتَتَّخِذُ أَصْنَاماً آلِهَةً إِنِّي أَرَاكَ وَقَوْمَكَ فِي ضَلاَلٍ مُبِينٍ(265)).

»بياد بياور هنگامى را كه ابراهيم به پدرش آزر گفت: آيا بتهايى را معبودان خودانتخاب مى كنى؟ من، تو و قوم تو را در گمراهى آشكارى مى بينم.«

از بصيرتى كه از آيات فوق بدست مى آيد احكام زير را استفاده مى كنيم:

اوّل - بر هر انسانى لازم است هنگاميكه به مرحله رشد مى رسد، درفرهنگ، افكار و ديدگاه هايش تجديد نظر كند و اگر فرهنگ و ميراث پدرانش را، مخالف خرد يافت، بايد خود شخصاً در جستجوى حقيقت برآيد.

دوّم - بر پدران است كه فرزندان خود را از اوايل كودكى به انديشيدن سالم تربيت نمايند، و موهبت خرد و حكمت را در وجود آنان رشدبدهند، و ميل به جستجو و كاوش را در آنان برانگيزند.

سوم - اگر پدرت تو را به تبعيت از طاغوت و تسليم شدن در برابررژيمهاى ستم پيشه دعوت نمايد، ضمن تقيّد به بهترين رفتار نيك با پدرومادر، نبايد دراين مورد از آنان اطاعت كنى زيرا آنان نمى توانند در روزقيامت در برابر مجازات خداوند از تو دفاع كنند.

چهارم - هر نسلى متمايل است روش خود را ادامه دهد و به آن قداست شرعى ببخشد، ولى اين يك عمل ناصواب و تشريع و بدعت است، زيراحكم، تنها حكم خداوند است و هيچ نظر يا سنّت يا تجربه ديگرى،قداست يا مشروعيّت الهى ندارد، و براى فرزندان جايز نيست كه از هرحكم غير الهى به عنوان يك حكم شرعى، تبعيّت نمايند.

پنجم - براى اينكه دين را بطور دقيق بفهميم و حقايق و احكام آن رادرست درك كنيم بايد از روش سالمى كه در خود متون دينى دستور داده شده پيروى كنيم، ولازم نيست كه هميشه از روشى كه پدران ما پيشنهادمى كنند تبعيّت نمائيم، زيرا ممكن است روش آنان، روش سالم الهى نباشد و يا اينكه ممكن است پدران ما در شرايط خاصى بسر ببرند كه به مقتضاى آن اين روش را برگزيده باشند.

/ 60