احكام داورى در جنگ - احکام جهاد نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

احکام جهاد - نسخه متنی

سید محمدتقی مدرسی؛ ترجمه: سرور دانش‌

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

احكام داورى در جنگ

حديث شريف :

1 - امام صادق عليه السلام فرمود:

»إنّ النبيّ صلى الله عليه وآله كان إذا بعث أميراً على سرية أمره بتقوى اللَّه عزّ وجلّ في خاصّة نفسه ثمّ في أصحابه عامّة، ثمّ يقول: اغزُ بسم اللَّه، وفي سبيل اللَّه، قاتلوا من كفر باللَّه،ولا تغدروا، ولا تغلوا، ولا تمثّلوا، ولا تقتلوا وليداً ولا متبتّلاً في شاهق، ولا تحرقواالنخل، ولا تغرقوه بالماء، ولا تقطعوا شجرة مثمرة، ولا تحرقوا زرعاً لأنّكم لا تدرون لعلّكم تحتاجون إليه، ولا تعقروا من البهائم ما يؤكل لحمه إلّا ما لا بدّ لكم من أكله، وإذالقيتم عدوّاً للمسلمين فادعوهم إلى إحدى ثلاث فإن هم أجابوكم إليها فاقبلوا منهم، وكفّواعنهم: ادعوهم إلى الإسلام، فإن دخلوا فيه فاقبلوا منهم وكفّوا عنهم، وادعوهم إلى الهجرةبعد الإسلام؛ فإن فعلوا فاقبلوا منهم وكفّوا عنهم، وإن أبوا أن يهاجروا واختاروا ديارهم وأبوا أن يدخلوا في دار الهجرة، كانوا بمنزلة أعراب المؤمنين يجري عليهم ما يجري على أعراب المؤمنين، ولا يجري لهم في الفي ء ولا في القسمة شيئاً إلّا أن يهاجروا في سبيل اللَّه، فإن أبوا هاتين فادعوهم إلى إعطاء الجزية عن يد وهم صاغرون، فإن أعطوا الجزيةفاقبل منهم وكفّ عنهم، وإن أبوا فاستعن باللَّه عزّ وجلّ عليهم وجاهدهم في اللَّه حق جهاده، وإذا حاصرت أهل حصن فأرادوك على أن ينزلوا على حكم اللَّه عزّ وجلّ، فلا تنزل بهم ولكن أنزلهم على حكمكم ثمّ اقض فيهم بعد ما شئتم، فإنّكم إن أنزلتموهم على حكم اللَّه لم تدروا تصيبوا حكم اللَّه فيهم أم لا، وإذا حاصرتم أهل حصن فإن آذنوك على أن تنزلهم على ذمّة اللَّه وذمّة رسوله، فلا تنزلهم ولكن أنزلهم على ذممكم وذمم آبائكم واخوانكم، فإنّكم إن تخفروا ذممكم وذمم آبائكم واخوانكم كان أيسر عليكم يوم القيامةمن أن تخفروا ذمّة اللَّه ورسوله صلى الله عليه وآله«(432).

»پيامبر خدا وقتى براى سريه اى )گروهى از رزمندگان كه خود آن حضرت همراه آنان نبود( اميرى را از سوى خود برمى گزيد، او را در خصوص خودش و همه اصحابش، به تقواى الهى امر مى كرد و سپس مى فرمود:

بنام خدا و در راه خدا جنگ كنيد. با كسى بجنگيد كه به خدا كفر ورزيده است.پيمان شكنى نكنيد، كينه جويى نكنيد، مثله ننماييد، كودك را نكشيد و نيز كسى را كه از دنيا بريده و به بلنديها پناه برده است، نكشيد. نخل ها را آتش نزنيد و در آب هم غرق نكنيد، درخت ميوه دار را قطع نكنيد، كشتزارها را آتش نزنيد، چون نمى دانيد شايد به آن احتياج پيدا كرديد، حيوانات حلال گوشت را هم نكشيد مگر آن مقدارى را كه براى خوردن نياز داريد. وقتى با دشمنان مسلمين روبرو شديد، آنان را به يكى از سه چيزفرابخوانيد، اگر اجابت كردند، از آنان بپذيريد و درگذريد: اوّل به اسلام دعوت كنيدپس اگر اسلام آوردند، از آنها قبول كنيد و درگذريد. دوم اينكه بعداز اسلام دعوت به هجرت كنيد پس اگر بجا آوردند قبول كنيد و درگذريد، و اگر از مهاجرت امتناع ورزيدند و سرزمين خود را برگزيدند و از ورود به دارالهجرة ابا ورزيدند، آنان به منزله باديه نشينان مؤمنين خواهند بود، و حكم آنان بر اينها هم جارى مى شود، درفي و قسمت بيت المال سهمى ندارند مگر اينكه در راه خدا هجرت نمايند. اگر هر دو رانپذيرفتند، آنان را به دادن جزيه فرابخوانيد پس اگر جزيه دادند، قبول كنيد و از جنگ دست نگهداريد و اگر امتناع ورزيدند، در جنگ با آنان از خدا كمك بخواه و حق جهاددر راه خدا را ادا نما، و اگر اهل قلعه اى را به محاصره درآوردى، پس آنها از توخواستند كه براساس حكم خداوند با آنها رفتار شود، و از جنگ صرف نظر شود،اين خواسته را نپذير بلكه صلح را براساس حكم و داورى خود از آنها بپذيرو سپس براساس نظر خود، هر طور خواستى درباره آنها قضاوت كن، زيرا اگربراساس »حكم خدا« قبول كنيد، شما نمى دانيد كه آيا به حكم خدا درباره آنهادست مى يابيد يا نه.

و اگر اهل قلعه اى را محاصره كرديد و آنها اعلام كردند كه براساس عهد و ذمّه خداو عهد و ذمه رسول خدا با آنان رفتار كنيد و امان دهيد، قبول نكن ولى براساس عهدوذمّه خود و عهد و ذمّه پدران و برادران خود با آنان رفتار كنيد، و با تعهّد خود به آنان امان دهيد، زيرا اگر شما از تعهّدات خود و پدران و برادران خود، پاسدارى نماييدبراى شما آسان تر است در روز قيامت از اينكه از عهد خدا و پيامبرش پاسبانى كنيد.«

تفصيل احكام :

1 - متوقّف كردن جنگ و آتش بس كردن براساس رجوع به داورى كه توسّط هر دو طرف جنگ يا يكطرف و يا طرف سوّم انتخاب مى شود جايزاست، و اين عمل، حكميّت يا داورى ناميده مى شود.

2 - در صورت امكان بايد در داور شرايط ذيل موجود باشد: بلوغ،عقل، عدالت، فقاهت و هر چيزى كه انجام اين وظيفه به آن بستگى داردمثل آشنايى و خبره بودن نسبت به مسائل حكميت و داورى. امّا مرد بودن و يا آزاد بودن شرط نيست، و برده و زن هم اگر واجد ساير شرايط باشند،مى توانند عهده دار داورى شوند.

3 - اگر در جريان حكميّت، داور به چيزى قضاوت كند، مسلمانان بايدآن را اجرا نمايند در صورتيكه با احكام شريعت مخالفت نداشته باشد.

4 - اگر مسلمانان مجبور شوند كه به داورى كسى كه واجدالشرايطنيست، تن دهند جايز است در صورتيكه فرمانده كل، يا فرماندهى كه اختيارات فرمانده كل به او واگذار شده است، صلاح ببيند مانند رجوع به دادگاههاى بين المللى )دادگاه لاهه يا شوراى امنيّت( يا هر مقام ديگرى كه مصالح عاليه امّت و ضرورتها ايجاب كند.

5 - حكميّت و داورى از مصداقهاى عهد و پيمانى است كه بين مسلمانان و دشمنان آنان منعقد مى شود، و ساير احكام عهد و پيمان نيز برآن جارى مى گردد.

/ 60