بيان سؤال منكر و نكير و صورت آنها و فشار قبر - ذکر مرگ و آنچه پس از آن است نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ذکر مرگ و آنچه پس از آن است - نسخه متنی

محسن فیض کاشانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بيان سؤال منكر و نكير و صورت آنها و فشار قبر

پيامبر صلّى الله عليه وآله فرموده است: «هنگامى كه بنده مىميرد دو فرشته سياه كبود چشم كه يكى را منكر و ديگرى را نكير مىگويند به سراغ او مىايند و به او مىگويند: درباره پيامبر چه مىگويى اگر بنده مومن باشد مىگويد: او بنده خداو فرستاده اوست، و مىگويد: اشهد ان لا اله الا الله، و اشهد ان محمدا رسول الله دو فرشته مىگويند: ما مىدانستيم كه تو اينها را مىگويى، سپس قبرش را هفتاد ذراع در هفتاد ذراع فراخ مىكنند و آن را نورانى ميگردانند پس از آن به او مىگويند: بخواب، او مىگويد: بگذاريد من به سوى كسانم باز گردم و آنها را آگاه كنم به او گفته مىشود: بخواب، و او مانند عروسى كه تنها كسى او را بيدار مىكند كه در نزد وى از همه محبوب تر باشد به خواب مىرود تا آنگاه كه خداوند او را از اين خوابگاهش برانگيزد و اگر منافق باشد مىگويد: نمى دانم، شنيده بودم كه مردم چيزى مىگويند و من هم آن را مىگفتم: دو فرشته مىگويند: ما مىدانستيم كه تو اين را مىگويى سپس به زمين گفته ميشود: او را در ميان خود بفشار، زمين چنان او را مىفشارد كه دنده هايش در هم فرود مىروند و پيوسته معذب خواهد بود تا آنگاه كه خداوند او را از خوابگاهش (688) برانگيزد»

مى گويم: از طريق خاصه (شيعه) كافى از اميرمؤمنان (عليه السلام) روايتى در اين باره نقل كرده كه پيش از اين ذكر شده و در آن از امام صادق عليه السلام روايت است كه: «هنگامى كه مرده دفن مىشود و فرشته منكر و نكير به سوى او مىآيند؛ رحالى كه آوازشان مانند غرش رعد و چشمانشان همچون برق جهنده است، زمين رابا دندانهايشان مىشكافند و موهايشانبه زمين كشيده مىشود، از مرده مىپرسند پروردگارت كيست و دين تو چيست، اگر مومن باشد مىگويد: الله پروردگار من و اسلام دين من است، به او مىگويند: چه مىگويى درباره مردى كه در ميان شما قيام كرده است پاسخ مىدهد: آيا از محمد پيامبر صلّى الله عليه وآله از من مىپرسد؟ به او مىگويند: گواهى مىدهى كه او پيامبر خداست؟ مىگويد: گواهى مىدهم كه او پيامب رخداست، به او مىگويند: به خواب، خوابى كه در آن بيدارى نيست و قبر او را نه ذرع افزايش مىدهند و درى به سوى بهشت به روى او باز مىكنند كه چايگاه خود را در آن مشاهده مىكند و اگر آن مرد كافر باشد نكير و منكر بر او وارد مىشوند و شيطان با چشمانى از مس در پيش روى او مىايستد نكير و منكر به او مىگويند: پروردگار تو كيست و دين تو چيست و چه مىگويى درباره مردى كه در ميان شما قيام كرده است، مىگويد: نمى دانم، نكير و منكر او را ترك و ميانه را براى شيطان خلوت مىكنند، و درگورش نود و نه اژدها بر او چيره مىشود كه اگر يكى از آنها بر زمين بدمد تا ابد درخيت در آن روييده نخواهد شد، و درى به سوى آتش به رويش باز مىود كه جايگاه خود را در آن مىبيند.»(689)

از امام صادق (عليه السلام) روايت است كه: «در قبر تنها از كسى سوال مىشود كه ايمان يا كفرش را خالص كرده باشد و از ديگران سوال نمى شود»(690)

غزالى مىگويد: از عطا بن يسار نقل شده كه پيامبر خدا صلّى الله عليه وآله به عمر بن خطاب فرمود: «اى عمر چگونه خواهى بود هنگامى كه بميرى و قومت تو را ببرند و جايى را به طول سه ذراع در يك ذراع و يك وجب برايت اندازه گيرى كنند سپس به سويت باز گردند و تو را غسل دهند و كفن كنند و حنوط دهند پس از آن تو را بردارند و در آن جا بگذراند و بعد خاك بر تو بريزند و دفن كنند، و چون آنهااز نرد تو باز گردند دو فتان گور يعنى منكر و نكير به سوى تو آيند در حالى كه آوزا آنها مانند غرش رعد و چشمانشان همچون برق جهنده است، موهايشان بر زمين كشيده مىشود وبا دندانهايشان زمين را مىخراشند، پس از آن تو را مىجنبانند و بانگها بر تو مىزنند، اى عمر در اين هنگام چگونه خواهى بود؟ عمر گفت: آيا عقلى نظير آنچه اكنون دارم با من خواهد بود؟ فرمود: ارى، گفت: پس آنها را كفايت خواهم كرد»(691)

اين روايت صريح است بر اين كه مرگ عقل دگرگون نمى شود و تنها بدن و اعضا تغيير مىيابد و ميت به همان گونه كه در زندگى دنيا بوده داراى خرد و ادراك و عالم به آلام و لذات خويش است و هيچ گونه دگرگونى در عقل او روى نخواهد داد چه عقلى كه ادراك كننده است از اين اعضا نيست بلكه چيزى درونى است كه نه طول دارد و نه عرض بلكه در ذات خود قسمت پذير نيست و اوست كه اشيا را درك مىكند و اگر در اين جا همه اعضاى انسان پراكنده شود و تنها جزئى كه ادراك كننده است و قابل تجزيه و تقسيم نيست باقى بماند انسان عاقل به همه كمالاتش همچنان پا بر جا و باقى تجزيه و تقسيم نيست باقى بماند انسان عاقل به همه كمالاتش همچنان پا برجا و باقى است و پس از مرگ نيز به همين گونه خواهد بود چه مرگ در آن جز حلول نمى كند و عدم عارض آن نمى شود.

مى گويم: سپس غزالى اخبارى را در باره فشارقبر و اين كه اعمال نيك مومن در گور گرد او را گرفته و به او كمك مىكنند ذكر كرده و آنها را به كسانى نسبت داده كه به روايات آنها وثوقى نيست، لذا ما از آنها چشم مىپوشيم و آنچه را از طريق خاصه (شيعه) در اين باره وارد شده نقل مىكنيم:

در كافى از امام صادق (عليه السلام) روايت شده كه فرموده است: «از او سوال مىشود در حالى كه وى گرفتار فشار قبر است»(692)

از آن حضرت پرسيدند: آيا كسى از فشار قبر رهايى مىيابد؟ فرمود: ازبه خدا پناه مىبريم، چقدر كم است كسانى كه از فشار قبر رهايى يابند همانا هنگامى كه عثمان رقيه (دخت پيامبر صلّى الله عليه وآله را كشت پيامبر خدا صلّى الله عليه وآله در كنار قبر او ايستاد، سرش را به طرف اسمان بلند كرد و اشكش جراى شد سپس به مردم فرمود: من او را و آنچه را ديد به ياد آوردم و به حجال او رقت كردم، از خداوند در خواست كردم كه او را از فشار قبر ببخشد، و گفت: بارالها رقيه را از فشار قبر به من ببخش و خداوند وى را به او بخشيد»؛ و فرمود: «هنگامى كه پيامبر خدا صلّى الله عليه وآله ب رجنازه سعد بن معاذ حاضر شد و هفتاد هزار فرشته جنازه او را تشييع مىكردند پيامبر خدا صلّى الله عليه وآله سر به سوى آسمان بلند كرد و فرمود: امثال سعد فشار قبر مىبيند»، راوى مىگويد: عرض كردم: قربانت شوم به ما رسيده است كه او پرهيز از بول را سبك مىشمرده است، فرمود: «هرگز اين فشار به سبب بد خلقى او نسبت به زنش بود»(693)

عمر بن يزيد گفته است: به ابى عبدالله (عليه السلام) عرض كردم: من از شماشنيدم كه فرمودى همه شيعيان ما بر هر وضعى كه باشند در بهشتند، فمود: «به تو راست گفته ام به خدا سوگند همه آنها در بهشتند، عرض كردم: قربانت شوم گناهان بسيار و بزرگ مىباشند، فرمود: اما در قيامت همه شما به شفاعت پيامبر مطاع صلّى الله عليه وآله يا وصى پيامبر در بهشت هستيد ليكن به خدا سوگند من از برزخ بر شما بيمناكم، عرض كردم: برزخ چيست فرمود: قبر است از هنگام مردن تا روز قيامت»(694)

از امام باقر عليه السلام روايت است: «هنگامى كه مومن وارد قبر مىشود نماز بر سمت راست او و زكات بر سمت چپ اوست و نيكيها بر او سايه مىافكند، و ثبر در كنارى قرار مىگيرد، وقتى دو فرشته اى كه عهده دار سوال از اويند وارد مىشوند صبر به نماز و زكات مىگويد:

مواظب رفيق خود باشيد و اگر از اين ناتوانيد من مواظب اويم»(695)

/ 43