ابوسفيان بن حارث (پسر عموى پيامبر) زين استر آن حضرت را از پشت ، نگه داشته بود و اميرمؤ منان على
(عليه السلام ) پيش روى آن حضرت با شمشير مى جنگيد و نوفل و ربيعه دو پسر حارث (پسرهاى عموى ديگر
پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم )) و عبداللّه پسر زبير و عتبه و معتب دو پسر ابولهب ، گرداگرد
رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) بودند و از آن حضرت دفاع مى نمودند و بقيّه مسلمين - غير از
اَيْمَنْ - همه گريختند، چنانكه (( مالك بن عباده عافقى )) در اشعار خود مى گويد:
لم يواس النبى غير بنى
هرب الناس غير تسعة رهط
فهم يهتفون بالناس اين
هاشم عندالسيوف يوم حنين
فهم يهتفون بالناس اين
فهم يهتفون بالناس اين
شخصيّت على (ع ) در آيه مباهله
در جريان هياءت نجران با توجّه به آيه مباهله و حركت پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) همراه على( عليه السلام ) و... چهره درخشان على (عليه السلام ) به روشنى ديده مى شود آنجا كه در آيه مذكور، وجود
مقدّس على (عليه السلام ) به عنوان جان رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) معرّفى شده است
(وَاَنْفُسَنا) و اين مطلب نشان دهنده وصول آن حضرت به درجه نهايى كمال است ، تا آنجا كه در كمال مقام
و عصمت ، مساوى و همسان پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) ذكر شده و خداوند متعال ، او و همسر و
فرزندانش - با وجود خردساليشان - را حجّت و نشانه صدق نبوّت پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) و
برهان و دليل روشن دينش قرار داد و تصريح كرد كه حسن و حسين (عليهماالسلام ) پسران پيامبرند و مقصود
از زنان در خطاب آيه (( وَنِسائَنا )) ، فاطمه - سَلامُ اللّهِ عَلَيْها - مى باشد كه پيامبر (صلّى
اللّه عليه و آله و سلّم ) در مباهله و احتجاج ، آنان را با خود آورد. و اين جريان ، فضيلت ويژه اى است
براى على (عليه السلام ) كه هيچ كس از امّت ، در اين فضيلت با او سهيم نيست و در مفهوم معنوى آن ، احدى
همسان و همگون على (عليه السلام ) و يا نزديك به آن نيست و اين نيز از ويژگيهاى منحصر به فرد مقام
اميرمؤ منان على (عليه السلام ) همچون ساير ويژگيهايى است كه قبلاً خاطرنشان شد.
نگاهى به قضاوتهاى على (ع )
رواياتى كه بيانگر ماجراها و داوريهايى در دين و احكام دين است و آگاهى به آنها براى همه مؤ منانلازم مى باشد و از اميرمؤ منان على (عليه السلام ) نقل شده - غير از آنچه قبلاً در مورد تقدّم و سبقت
على (عليه السلام ) در علم و فهم و شناخت بر ديگران ذكر شد - و رواياتى كه درباره پناهنده شدن
دانشمندان از اصحاب را در مسائل دشوار و پيچيده ،به آن حضرت ثابت مى كند و حاكى از سرفرود آوردن
بزرگان اصحاب در برابر عظمت مقام علمى على (عليه السلام ) مى باشد، به قدرى بسيار است كه از حوصله
شمارش بيرون است و دستيابى بر همه آن ممكن نيست ، ما به خواست خدا در اينجا به ذكر چند نمونه مى
پردازيم ، نخست در اين باره به آيات قرآن توجّه كنيد:
قرآن و مساءله تقدّم آنان كه برترند
رسول اكرم (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) در زمان زندگى خود، فضايل و ويژگيهاى خاصّ اميرمؤ منان على(عليه السلام ) را بيان كرد و شايستگى امام على (عليه السلام ) را براى مقام جانشينى و امامت ، به گوش
همگان رساند و تبيين نمود كه برترى و تقدّم ، از آن كسى است كه استحقاق آن را داشته باشد و او جز على
(عليه السلام ) نيست ؛ چنانكه ظاهر آيات قرآن بر اين مطلب گواهى مى دهد و معانى بلند قرآن نيز نشانه
صادقى بر اين مطلب است . قرآن در يك جا مى فرمايد: