ظاهر سازى سندى بن شاهك - نگاهی بر زندگی دوازده امام (ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نگاهی بر زندگی دوازده امام (ع) - نسخه متنی

حسن بن یوسف علامه حلی؛ مترجم: محمد محمدی اشتهاردی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سپس (( سندى بن شاهك )) (جلاّد بى رحم ) را طلبيد و در مورد قتل امام كاظم (عليه السلام ) به او فرمان داد
و او از فرمان يحيى اطاعت كرد و تصميم بر كشتن امام موسى بن جعفر (عليه السلام ) گرفت به اين ترتيب كه :

زهرى به غذاى امام كاظم (عليه السلام ) ريخت و آن را نزد آن حضرت گذاشت .

و بعضى گويند: او زهر را در ميان چند دانه خرما وارد نمود و نزد آن حضرت گذارد.

وقتى كه امام كاظم (عليه السلام ) از آن غذا خورد، طولى نكشيد كه آثار زهر را در خود احساس كرد. پس از
آن ، آن بزرگوار سه روز در حالت دشوارى و ناراحتى بسر برد و در روز سوّم جان به جان آفرين تسليم نمود
(و شهد شهادت نوشيد).

ظاهر سازى سندى بن شاهك

پس از شهادت امام موسى بن جعفر (عليه السلام ) به دستور مخفيانه دستگاه طاغوتى هارون ، سندى بن شاهك ،
جمعى از فقها و بزرگان و رجال بغداد را كه در ميانشان (( هيثم بن عدى )) نيز بود، نزد جنازه حضرت موسى
بن جعفر (عليه السلام ) آورد، آنان به بدن امام كاظم (عليه السلام ) نگاه كردند، اثرى از زخم و خراش و
آثار خفگى در آن نديدند و سندى بن شاهك از همه آنان گواهى گرفت كه امام كاظم (عليه السلام ) به مرگ
طبيعى از دنيا رفته است و آنان نيز اين گواهى را دادند.

سپس جنازه امام را از زندان بيرون آورده و كنار جسر بغداد نهادند و اعلام كردند: اين موسى بن جعفر
(عليه السلام ) است كه از دنيا رفته ، بياييد به جنازه اش نگاه كنيد.

مردم ، گروه گروه مى آمدند و با دقّت به صورت آن بزرگوار نگاه مى كردند و مى ديدند كه از دنيا رفته است
.

گروهى بودند كه در زمان زنده بودن امام كاظم (عليه السلام ) اعتقاد داشتند كه او همان (( قائم منتظر ))
است و زندانى شدن او را، همان غيبتى مى دانستند كه از خصوصيّات حضرت قائم (عليه السلام ) است .

يحيى بن خالد دستور داد تا جار بكشند كه موسى بن جعفر (عليه السلام ) مرده است و اين جنازه اوست كه
رافضيان مى پندارند او قائم منتظر است و نمى ميرد، بياييد به جنازه اش بنگريد.

مردم آمدند و او را ديدند كه از دنيا رفته است . .(158)

ماجراى دفن جنازه امام كاظم (ع )

جنازه امام موسى بن جعفر (عليه السلام ) را در قبرستان قريش در (( باب التّين )) به خاك سپردند و اين
قبرستان قديمى مخصوص بنى هاشم و بزرگان از مردم بود (كه اكنون قبرآن حضرت درشهركاظمين نزديك بغداد
داراى صحن و سراست ).

روايت شده : امام موسى بن جعفر (عليه السلام ) هنگام شهادت ، به سندى بن شاهك وصيّت كرد كه من در بغداد
نزديك خانه (( عباس بن محمّد )) دوستى دارم كه از اهالى مدينه است ، به او بگوييد بيايد و عهده دار غسل
و كفن من شود.

(( سندى بن شاهك )) مى گويد: من از آن حضرت خواستم اجازه دهد تا خودم او را كفن كنم .

حضرت اجازه نداد و فرمود:

(( اِنّا اَهْلُ بَيْتٍ مُهُورُ نِسائِنا وَحَجُّ صَرُورَتِنا وَاَكْفانُ مَوْتانا مِنْ طاهِرِ
اَمْوالِنا ))
(( ما از خاندانى هستيم كه مهريه زنانمان و اوّلين حجّمان و كفنهاى مردگانمان ، از پاكترين اموالمان
تهيّه مى شود )) .

سپس فرمود: (( نزد خودم كفن دارم ، مى خواهم آن دوستم سرپرست غسل و كفن و دفن من شود )) . .(159)

آن دوست مذكور را حاضر كردند و او اين امور را انجام داد. .(160)

فرزندان امام كاظم (ع )

امام موسى بن جعفر (عليه السلام ) داراى 37 فرزند پسر و دختر بود كه عبارتند از:

1 - امام علىّ بن موسى الرّضا (عليه السلام ) .

2 ، 3 و 4 - ابراهيم ، عباس و قاسم .

5 ، 6 ، 7 و 8 - اسماعيل ، جعفر، هارون و حسن .

/ 101