بازگشت خورشيد در زمان خلافت على (ع ) - نگاهی بر زندگی دوازده امام (ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نگاهی بر زندگی دوازده امام (ع) - نسخه متنی

حسن بن یوسف علامه حلی؛ مترجم: محمد محمدی اشتهاردی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) به على (عليه السلام ) فرمود: (( از خدا بخواه خورشيد را براى تو
بازگرداند تا تو نماز عصر را ايستاده و در وقت خود بخوانى )) .

امام على (عليه السلام ) اين موضوع را از خدا خواست (خداوند دعايش را مستجاب كرد) و خورشيد (كه غروب
كرده بود) بازگشت و در همان فضاى آسمان كه هنگام عصر قرار مى گيرد، قرار گرفت ، اميرمؤ منان على (عليه
السلام ) نماز عصر خود را در وقتش خواند، سپس خورشيد غروب كرد. (129) (( اسماء بنت عُمَيس )) مى
گويد: (( سوگند به خدا! هنگام غروب خورشيد، صدايى همچون صداى اَره (هنگام كشيدن ) روى چوب ، از آن شنيدم
)) .

بازگشت خورشيد در زمان خلافت على (ع )

بعد از رحلت رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) نيز خورشيد (يك بار ديگر) براى اميرمؤ منان على
(عليه السلام ) بازگشت كه داستانش از اين قرار است :

وقتى كه اميرمؤ منان على (عليه السلام ) خواست در سرزمين بابل (نزديك كوفه ) از اين سوى رود آب فرات به
آن سو بگذرد (و به سوى جبهه صفّين يا نهروان حركت كند) بسيارى از همراهان آن حضرت به عبور دادن
چارپايان و اثاثيه خود از رود فرات اشتغال داشتند. على (عليه السلام ) با گروهى نماز عصر خود را به
جماعت خواند ولى هنوز همه يارانش از آب نگذشته بودند كه خورشيد غروب كرد، با توجّه به اينكه نماز
عصرِ بسيارى از آنان قضا شد و عموم آنان از فضيلت نماز جماعت با على (عليه السلام ) محروم گشتند، وقتى
به محضر على (عليه السلام ) رسيدند، با او در اين باره سخن گفتند، آن حضرت وقتى گفتار آنان را شنيد، از
درگاه خدا خواست تا خورشيد را برگرداند به اندازه اى كه همه يارانش نماز عصر را با جماعت و در وقت عصر
بخوانند. خداوند دعاى اميرمؤ منان على (عليه السلام ) را به استجابت رساند و خورشيد به همان نقطه
فضايى كه هنگام وقت عصر در آن قرار مى گرفت بازگشت . مسلمين ، نماز عصر را با آن حضرت به جماعت خواندند
و پس از سلام نماز، خورشيد غروب كرد و هنگام غروب ، صداى هولناك و بلندى از آن برخاست كه مردم از ترس
وحشتزده شدند و ذكر: (( سُبْحانَ اللّهِ وَلا اِلهَ اِلاّ اللّهُ وَاسْتَغْفِرُاللّهِ
وَالْحَمْدُللّهِِ )) را بسيار به زبان آوردند و خداى بزرگ را به خاطر اين نعمت (ردّالشّمس ) كه بر
ايشان آشكار نمود، حمد و سپاس گفتند و خبر اين حادثه عجيب ، به همه جا از شهرها و نقاط دوردست رسيد و
در ميان مردم شايع گرديد. .(130)

اشعار سيّد حِمْيَرى پيرامون برگشتن خورشيد

سيّد حِمْيَرى (شاعر آزاده و حماسه سراى تشيّع كه مختصرى از شرح حالش در پاورقى چند صفحه قبل گذشت )
(131) در اين باره چنين سرود:




  • رُدَّت عليه الشّمس لَمّا فاته
    حتى تبلج نورها فى وقتها
    وعليه قد رُدّت ببابل مرّة
    الا ليوشع اوّله من بعده
    ولردّها تاءويل امر معجب



  • وقت الصلوة وقد دنت للمغرب
    للعصر ثم هوت هوى الكوكب
    اُخرى ومارُدّت لِخلق معرب
    ولردّها تاءويل امر معجب
    ولردّها تاءويل امر معجب



يعنى :

(( خورشيد براى على (عليه السلام ) هنگامى كه نماز عصر در وقتش از او قضا شد، بازگشت با اينكه نزديك
بود غروب كند، به گونه اى كه در نقطه وقت عصر قرار گرفت و مى درخشيد و بعد از نماز عصر، همچون ستاره اى
كه در پنهانى فرو رود، فرو رفت .

و بار ديگر در سرزمين بابل (نزديك كوفه ) خورشيد براى على (عليه السلام ) بازگشت و براى هيچ كس از آنان
كه بيان قاطع (براى اثبات نبوّت و امامت خود) دارند، خورشيد بازنگشت ، مگر براى يوشع (وصىّ موسى ) .(132)

و بعد از او براى على (عليه السلام ) و اين بازگشت خورشيد، بيانگر موضوع عجيب و شگفتى است (و داراى

/ 101