چند نمونه از فضايل امام سجّاد (ع ) - نگاهی بر زندگی دوازده امام (ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نگاهی بر زندگی دوازده امام (ع) - نسخه متنی

حسن بن یوسف علامه حلی؛ مترجم: محمد محمدی اشتهاردی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مقام امامت ، تنها براى على بن الحسين (عليهماالسلام ) ثابت مى گردد؛ زيرا در ميان دودمان پيامبر
(صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) براى هيچ كس جز (( محمّد حنفيّه )) ادعاى امامت نشده است و محمّد
حَنفيّه نيز همانگونه كه بيان شد از اين مقام خارج است .

5 - يكى از دلايل امامت امام سجاد (عليه السلام ) تصريح رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) بر
امامت اوست ، چنانكه (( روايت لوح )) بيانگر اين مطلب است ، اين روايت را جابر بن عبداللّه انصارى از
پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) نقل نموده است . .(149)

و همچنين امام باقر (عليه السلام ) آن را از پدرش و او از جدّش و او از حضرت فاطمه ( عليهاالسلام ) دختر
رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) نقل نموده اند. و نيز جدّش اميرمؤ منان على ( عليه السلام ) در
زمان حيات امام حسين (عليه السلام ) به امامت امام سجّاد (عليه السلام ) تصريح نموده است .

و همچنين امام حسين (عليه السلام ) به امامت آن حضرت ، وصيّت نموده است و آن را به عنوان امانت به اُمّ
سلمه (يكى از همسران نيك رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) ) داده كه بعدا امام سجّاد (عليه
السلام ) آن را از او گرفته است . (150) و اينكه تنها امام سجّاد (عليه السلام ) آن امانتها و وصيّت را از
اُمّ سَلَمه درخواست نموده است دليل امامت درخواست كننده در ميان مردم است و اين خود بابى است كه
جستجوگر در روايات به آن دست مى يابد و ما در اين كتاب در مقام شرح و بسط نيستيم تا به طور كامل به ذكر
آن روايات بپردازيم و به همين مقدار اكتفا مى كنيم .

چند نمونه از فضايل امام سجّاد (ع )

1 - (( عبدالعزيز بن ابى حازم )) مى گويد: (( از پدرم شنيدم مى گفت در ميان دودمان هاشم هيچ كس را برتر از
علىّ بن الحسين (عليه السلام ) نديدم )) .

2 - (( سعيد بن كلثوم )) مى گويد: در محضر امام صادق (عليه السلام ) بودم از اميرمؤ منان على (عليه السلام
) سخن به ميان آمد، آن حضرت او را بسيار ستود و آنگونه كه شايسته اوست مدح كرد، سپس فرمود:

(( سوگند به خدا! علىّ بن ابيطالب (عليه السلام ) در دنيا تا آخر عمر، هرگز لقمه حرام نخورد و هرگز به
او پيشنهاد انجام يكى از دو كار خداپسندانه نشد مگر اينكه آن كارى را كه دشوارتر بود به عهده مى گرفت
و براى رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) هيچ حادثه سختى پيش نيامد، مگر اينكه على (عليه
السلام ) را (به كمك ) مى طلبيد به خاطر اعتماد و اطمينانى كه به او داشت .

و در ميان اُمّت هيچ فردى جز على (عليه السلام ) قدرت انجام كار رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم
) را نداشت و كار على (عليه السلام ) همانند كار مردى بود كه خود را بين بهشت و دوزخ ببيند و اميد پاداش
اين و ترس عقاب آن داشته باشد. او از مال شخصى خود، هزار برده را براى خدا و نجات از آتش (خريد و) آزاد
كرد، از مالى كه از دسترنج خود و از عرق جبين به دست آورده بود، او غذاى زن و بچّه اش را از زيتون و
سركه و خرما قرار داده بود و لباسش از كرباس بود كه اگر از آن چيزى از آستينش زياد مى آمد، آن را قيچى
مى كرد (آرى او اينگونه ساده زندگى مى كرد) و در ميان افراد خانواده و فرزندانش ، هيچ كس در لباس و علم
، مانند على بن الحسين (عليهماالسلام ) شباهت به او نداشت .

چهره امام سجّاد (ع ) از ديدگاه امام باقر (ع )

(در دنباله روايت قبل از گفتار امام صادق (عليه السلام ) آمده :) امام باقر (عليه السلام ) روزى نزد پدرش
امام سجّاد (عليه السلام ) آمده ، پدرش را ديد، او را در عبادت به گونه اى ديد كه هيچ كس را ياراى وصول
به آن نيست ، او را ديد كه بر اثر شب زنده دارى ، چهره اش زرد شده و بر اثر گريه ، چشمهايش ناتوان گشته
و بر اثر سجده بسيار، پيشانى و بينى او پينه بسته و بر اثر بسيارى عبادت (و نماز) پاها و ساق پاهايش ‍
ورم كرده است .

/ 101