روايات و مساءله امامت حضرت مهدى (ع ) - نگاهی بر زندگی دوازده امام (ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نگاهی بر زندگی دوازده امام (ع) - نسخه متنی

حسن بن یوسف علامه حلی؛ مترجم: محمد محمدی اشتهاردی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

چنين فرد ممتازى بايد با تصريح (پيامبر و امامان ) ثابت گردد و داراى معجزات و نشانه هاى صدق باشد، تا
او را از ديگران جدا نموده و مشخّص گرداند.

و اين اوصاف و ويژگيها در هيچ كس وجود نداشت ، جز در آن كسى كه اصحاب امام حسن عسكرى (عليه السلام )
امامت او را بعد از امام حسن عسكرى (عليه السلام ) ثابت كردند و او پسر آن حضرت است كه حضرت مهدى (عليه
السلام ) مى باشد چنانكه گفتيم و اين دليل عقلى يك اصل پابرجايى است ، كه با وجود آن نيازى به روايات و
نصوص و تعداد اخبار نيست ؛ زيرا خود اين دليل عقلى ، امامت آن حضرت را ثابت مى كند.

البته روايات بسيارى نيز وارد شده كه به امامت فرزند امام حسن عسكرى (عليه السلام ) صراحت دارند و اين
روايات آنچنان است كه هيچ عذرى باقى نمى گذارد و اين بنده به خواست خدا، به ذكر قسمتى از آن روايات با
كمال اختصار - همچون سابق - مى پردازم .

روايات و مساءله امامت حضرت مهدى (ع )

رواياتى كه به طور اجمال و تفصيل بيانگر امامت حضرت صاحب الزّمان ، امام دوازدهم حضرت مهدى (عج ) از
ائمه اهل بيت (عليهم السلام ) رسيده بسيار است كه در اينجا، قسمتى از آنها خاطرنشان مى گردد:

1 - (( ابوحمزه ثمالى )) مى گويد: امام باقر (عليه السلام ) فرمود: (( خداوند متعال محمد (صلّى اللّه عليه
و آله و سلّم ) را به سوى جن و انس (به عنوان پيامبر آنان ) فرستاد و بعد از او، دوازده نفر وصىّ (براى
او) قرار داد، كه بعضى از آنان از دنيا رفته اند و بعضى مانده اند و هريك از آن دوازده وصىّ داراى سنّت
و برنامه مخصوص به خود است ، روش اوصيايى كه بعد از رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) آمدند و
مى آيند همچون اوصيا حضرت مسيح (عليه السلام ) است كه دوازده تن بودند و امير مؤ منان على (عليه السلام
) (در زهد و عبادت و ساده زيستى ) همچون حضرت مسيح (عليه السلام ) بود )) .

2 - (( حسن بن عباس )) از امام جواد (عليه السلام ) و او از پدرانش تا اميرمؤ منان على (عليه السلام ) نقل
مى كند كه رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) فرمود:

(( آمِنُوا بَلَيْلَةِ الْقَدْرِ فَاِنَّهُ يَنْزِلُ فِيها اَمْرَ السَّنَةِ وَاِنَّ لِذلِكَ
الاَْمْرِ وُلاةٌ مِنْ بَعْدِى عَلِىّ بْنِ اَبِيطالِبٍ وَاَحَدَ عَشَرَ مِنْ وُلْدِهِ )) .


(( به شب قدر معتقد شويد؛ زيرا در شب قدر، كار (تقديرات ) سال فرود مى آيد و براى آن كار، بعد از من
زمامدارانى هست كه عبارتند از: على ابن ابى طالب و يازده نفر از فرزندانش )) .

3 - اميرمؤ منان على (عليه السلام ) به ابن عبّاس فرمود: (( شب قدر در هر سالى ، وجود دارد و در آن شب ، كار
(و تقديرات ) همه سال فرود آيد (و مشخّص گردد) و براى اين كار، بعد از رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و
سلّم ) زمامدارانى مى باشد )) .

ابن عباس عرض كرد: (( آن زمامداران كيانند؟ )) .

امام على (عليه السلام ) فرمود: (( من و يازده نفر از صلب من هستند كه آنان امامانى مى باشند كه فرشتگان
با آنان همسخن شوند )) .

4 - در حديث (( لَوْح )) ، آمده كه جابر بن عبداللّه انصارى مى گويد: (( به حضور حضرت فاطمه زهرا (سلامُ
اللّه عَلَيها) دختر رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) رفتم ، در نزد او لَوْحى (صفحه اى ) بود
كه نامهاى اوصيا و امامان از فرزندان او در آن (نوشته شده ) بود، آنان را شمردم يازده نفر بودند، آخرى
آنان حضرت قائم (عليه السلام ) از فرزندان فاطمه (سلام اللّه عليها) بود نام سه نفر از آنان (( محمّد ))
و نام سه نفر از آنان (على ) بود )) .

5 - (( ابوهاشم جعفرى )) مى گويد: به امام حسن عسكرى (عليه السلام ) عرض ‍ كردم : (( جلالت و هيبت شما مرا
از سؤ ال كردن از شما باز مى دارد اجازه مى دهى از شما سؤ الى كنم ؟.

فرمود: (( سؤ ال كن )) .

عرض كردم : اى آقاى من ! آيا فرزند دارى ؟.

فرمود: آرى .

عرض كردم : اگر براى تو پيش آمدى شد (و از دنيا رفتى ) در كجا از آن فرزند سؤ ال كنم ؟

فرمود: (( در مدينه )) .

/ 101