(( محمّد )) در كنار ما عبور كرد، به امام هادى (عليه السلام ) عرض كردم : فدايت گردم ! اين آقا (يعنى
محمّد) بعد از شما امام و صاحب ماست ؟در پاسخ فرمود: (( لا، صاحِبُكُمْ مِنْ بَعْدِى الْحَسَنُ؛ نه ، بلكه امام و صاحب شما بعد از من ، حسن
(عليه السلام ) است )) .3 - (( على بن مهزيار )) مى گويد: به امام هادى (عليه السلام ) عرض كردم : پناه مى برم به خدا! اگر براى شما
اتّفاقى (يعنى مرگ ) رخ دهد ما به چه كسى رجوع كنيم (و او را امام خود قرار دهيم ؟).در پاسخ فرمود: (( عَهْدِى اِلَى الاَْكْبَرِ مِنْ وُلْدِى يَعْنِى الْحَسَن (عليه السلام )؛ عهد
(امامت ) من به بزرگترين فرزندان من يعنى حسن (عليه السلام ) است )) .4 - معرّفى امام حسن عسكرى (عليه السلام ) در مجلس سوگوارى امام جواد (عليه السلام ) : جماعتى از بنى
هاشم كه يكى از آنان (( حسن بن حسين افطس )) بود. هنگام وفات امام جواد (عليه السلام ) در خانه امام
هادى (عليه السلام ) اجتماع كرده بودند و براى امام هادى (عليه السلام ) در صحن خانه فرشى در زمين
گسترده بودند و مردم در محضرش نشسته بودند، گفتند: تخمين زديم كه از آل ابوطالب و بنى عبّاس و قريش
150 نفر مرد بودند غير از غلامان و ساير مردم . ناگاه امام هادى (عليه السلام ) به حسن بن على (امام حسن
عسكرى ) نگاه كرد كه گريبان چاك كرده و در سمت راست آن حضرت ايستاده و ما او را نمى شناختيم پس از
ساعتى كه حسن عسكرى (عليه السلام ) ايستاده بود امام هادى (عليه السلام ) به او روكرد و فرمود:(( پسر جان ! شكر خدا را در وجود خودت تازه كن كه خداوند موضوع تازه اى در مورد تو فرموده است )) .حسن عسكرى (عليه السلام ) گريه كرد و كلمه استرجاع به زبان آورد و گفت :(( اَلْحَمْدُللّهِِ رَبِّالْعالَمِينَوَاِيّاهُ اَسْئَلُ تَمامَ نِعَمِهِ عَلَيْنا
وَاِنّاللّهِِ وِانّا اِلَيْهِراجِعُون )) .
(( حمد و سپاس خداوندى را كه پروردگار جهانيان است و تنها از درگاه او تكميل نعمتش را بر ما مساءلت
مى نمايم و همه ما از آن خدا هستيم و همه ما به سوى او باز مى گرديم )) .ما سؤ ال كرديم : اين جوان كيست ؟.گفتند: اين شخص ، حسن بن على (عليه السلام ) فرزند او يعنى فرزند امام هادى (عليه السلام ) است ، به نظر
ما مى آمد كه حضرت حسن عسكرى (عليه السلام ) در آن وقت ، بيست سال يا در اين حدود، سال دارد، در آن وقت
او را شناختيم . و دانستيم كه امام هادى (عليه السلام ) با امامت و قائم مقامى او بعد از خودش اشاره
نمود.
نشانه اى از امامت امام حسن عسكرى (ع )
(( ابوهاشم جعفرى )) مى گويد: از تنگى و فشار زندان و دشوارى كُند و زنجير (كه در زندانهاى بنى عبّاسمبتلا بودم ) به امام حسن عسكرى (عليه السلام ) شكايت كردم ، در نامه اى براى من نوشت :(( تو همين امروز ظهر، نماز ظهر را در خانه خودت مى خوانى )) .همانگونه كه فرموده بود، هنگام ظهر مرا از زندان آزاد كردند و نماز ظهر را در منزل خودم خواندم و من
از نظر مخارج زندگى در فشار و تنگدستى بسر مى بردم و مى خواستم در نامه اى كه براى آن حضرت نوشتم ، از
او بخواهم كه كمك مالى كند ولى شرم كردم آن را بنويسم لذا به خانه ام رفتم ، آن حضرت صد دينار براى من
فرستاد و به من نوشت :(( هرگاه نياز پيدا كردى شرم و ملاحظه نكن ، آن را از ما بخواه كه به خواست خدا، آنچه بخواهى به تو
خواهد رسيد )) .و روايات در اين راستا، بسيار است كه براى رعايت اختصار به همين مقدار بسنده مى شود.
ساير خصوصيّات آخر عمر امام حسن عسكرى (عليه السلام )
حضرت ابومحمّد امام حسن عسكرى (عليه السلام ) در اوّل ماه ربيع الاوّل سال 260 هجرى ، بيمار شد و در روزجمعه هشتم همين ماه در همين سال ، وفات يافت ، او هنگام وفات ، 28 سال داشت و جسد مطهّر او را در
(( سامرا )) در خانه خود كنار قبر پدر بزرگوارش ، به خاك سپردند.