از قرآن در اين باره دليل بياورد و گرنه هم اكنون (با اين شمشير روى اين چرم ) سرش را از بدنش جدا مى
سازم .گفتم : لازم است كه او را زنجير و بند آزاد سازيد كه اگر دليل از قرآن آورد آزاد شود و گرنه با اين
شمشير نمى توان كه زنجير را قطع كرد. خواه و ناخواه بايد اين زنجيرها را از بدنش جدا كرد و آنگاه او را
كشت ، حجاج دستور داد بند و زنجير را از بدن او جدا كردند. خوب به او نگاه كردم ، ناگهان ديدم سعيد بن
جبير مفسر قرآن و يار و شاگرد خاص امام سجاد عليه السلام است اندوهگين شدم و با خود گفتم : چگونه مى
توان در مورد اينكه حسن و حسين عليه السلام پسران پيامبر صلى الله عليه و آله هستند استدلال كرد ؟ناگهان صداى حجاج بلند شد كه به سعيد مى گفت : دليل خود را از قرآن در مورد اينكه حسن و حسين پسران
پيامبر صلى الله عليه و آله هستند چنانكه ادعا مى كنى بياور، و گرنه گردنت را مى زنم . سعيد گفت : به من
مهلت بده . حجاج چند لحظه سكوت كرد و دگر بار گفت : دليل خود را بياور! سعيد گفت : اندك مهلت بده . حجاج
پس از لحظاتى ، براى سومين بار گفت : به تو مى گويم ، دليل خود را از قرآن بياور كه چگونه مى توان گفت
حسن و حسين دو فرزند پيامبر صلى الله عليه و آله هستند ؟سعيد اندكى فكر كرد و سپس گفت :اعوذ بالله من الشيطان الرجيم . بسم الله الرحمن الرحيم و وهبنا له اسحاق و يعقوب كلا هدينا و نوحا
هدينا من قبل و من ذريته داود و سليمان و ايوب و يوسف و موسى و هارون و كذلك نجزى المحسنين و زكريا و
يحيى و عيسى و الياس كل من الصاحبين .و اسحاق و يعقوب را به او (ابراهيم ) و هر كدام را هدايت كرديم و نوح را نيز قبلا هدايت كرده ايم و از
فرزندان او (ابراهيم ) داود و سليمان و ايوب و يوسف و هارون را (هدايت كرديم ) و اين چنين نيكوكاران را
پاداش مى دهيم و (همچنين ) زكريا و يحيى و عيسى و الياس ، هر كدام از صالحان بودند. (17)
پس از خواندن اين آيات ، سعيد پرسيد: نام عيسى در اين آيه به چه عنوان آمده است ؟!حجاج گفت : به عنوان اينكه از ذريه (فرزندان ) ابراهيم است .سعيد گفت : با اينكه عيسى پدر نداشت در عين حال به عنوان ذريه (فرزند) ابراهيم عليه السلام به شمار
آمده است ، زيرا عيسى فرزند مريم دختر ابراهيم بود، از اين رو عيسى به عنوان فرزند ابراهيم خوانده
شده بنابراين بطريق اولى ، مى توان گفت : حسن و حسين دو پسر پيامبر صلى الله عليه و آله هستند زيرا
مادرشان دختر بدون واسطه پيامبر است .حجاج از اين استدلال دقيق و محكم قانع شد، دستور داد ده هزار دينار به سعيد بن جبير دادند و او را
آزاد ساخت . شعبى مى گويد: وقتى صبح شد، با خود گفتم شايسته است نزد اين (شيخ ) بروم و از محضرش معانى
قرآن را بياموزم . به سراغ او رفتم و او را در مسجد يافتم در حالى كه دينارها را در كنارش تقسيم كرده و
آنها را به فقراء صدقه مى داد. مرا كه ديد فرمود: اينها همه به بركت حسن و حسين عليه السلام است ، اگر
در يك مورد اندوهگين مى شويم ، هزاربار خشنود مى گرديم و از همه بالاتر خدا و رسولش خشنود مى شوند. (18)
شرف الاشرف دختر سيد بن طاووس حافظ قرآن
وى در سن 12 سالگى تمام قرآن را حفظ كرد و همچون خواهرش فاطمه زنى اهل فضل و كمال بود. پدرش سيد بنطاووس به فرزند خود مى نويسد:فرزندم خواهرت شرف الاشرف را، اندر زمانى قبل از بلوغ نزد خود فراخواندم ، به مقدار توان و آمادگيش
دستورات دينى را برايش بيان كردم ، و به او خاطر نشان ساختم كه بلوغ ، شرافت و كرامتى است كه خداوند
به بنده اش مى دهد، و اين افتخار نصيب تو نيز شده است .