اوصاف حاملان قرآن - سرگذشت های تلخ و شیرین قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سرگذشت های تلخ و شیرین قرآن - نسخه متنی

غلامرضا نیشابوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

قرآن را بيان مى نموده ، ناسخ و منسوخ آن را متمايز مى كرده و به اصحابش مى فهمانده است .

اما بحث و سخن اصلى در اين است كه آيا همه صحابه آن حضرت به كليه مطالبى كه پيامبر بر ايشان بيان مى
نمود احاطه داشتند و تمام آنها را به درستى درك مى كردند يا خير ؟

مگرنه اين است كه پيامبر صلى الله
عليه و آله خود مى گفت :

رب حامل ففه ليس بفقيه (134) و مگر نه اين است كه بسيارى از علما و دانشمندان علوم اسلامى را عقيده بر
آن بوده و هست كه عرب در فهم قرآن نمى توانست به شناخت لغت بسنده كند و بيشتر آنان در بسيارى از موارد
احتياج به توضيح پيدا مى كردند.

اوصاف حاملان قرآن

قال الصادق عليه السلام :

O القراء ثلاثه : قارى ء القرآن ليستدر به الملوك و يستطيل به على الناس فذاك من اهل النار و قارى ء
قراءالقرآن فحفظ حروفه و ضيع حدوده فداك من اهل النار و قارى ء قراء القرآن فاستتر به تحت برنسه فهو
يعمل بمحكمه و يؤ من بمتاشبهه و يقيم فرائضه و يحل حلاله و يحرم حرامه فهذا ممن ينقذه الله من مضلات
الفتن ، و هو من اهل الجنه و يشفع فيمن شاء .

الخصال 1/142

O قاريان قرآن سه گونه اند: كسى قرآن خواند از براى آنكه از سلاطين منفعت طلبد و بر مردم فخر فروشد كه
اين شخص از اهل دوزخ باشد. و كسى قرآن خواند و حروفش رعايت كند ولى حدودش ضايع كند. اين نيز از اهل
دوزخ باشد. كسى قرآن خواند ولى به خود مشغول باشد و به محكم قرآن عمل كند و به متشابهش ايمان آرد و
واجباتش به پا دارد و حلالش را حلال داند و حرامش را حرام سازد. اين شخص از كسانى باشد كه خداى آنان را
از فتنهه هاى گمراه كننده برهاند و از اهل بهشت باشد و درباره هر كه خواهد شفاعت كند.

تصرف ولايتى در حفظ قرآن

نامش محمدكاظم از اهالى ساروق ، از روستاهاى فراهان بود، در روستايى دورافتاده و در خانواده اى بى
سواد و فاقد امكانات ديده به جهان گشود و در همان جا به كار كشاورزى اشتغال داشت . نه كتابى خوانده
بود و نه مدرسه اى رفته و نه حتى حروف فارسى يا عربى را مى شناخت . آن وقتى كه او را ديدم ، مردى ساده با
سرو قامتى كوچك ، پيشانى پرچين و كوتاه و رنگ تيره گندمى بود. به گونه اى كه روانشناسان مى گفتند:

در مغز او هيچ نيرو و استعداد براى حفظ و درك مطلب و مفاهيم به طور طبيعى ديده نمى شود عجيب اينكه با
اين سابقه ناگاه با عنايتى از سوى خاندان وحى و رسالت تمامى آيات قرآن را يك باره حافظ شد آن هم به
گونه اى حافظ بود كه مى توانست قرآن را از آغاز تا پايان و به عكس قرائت كند كه براى افراد عادى ميسر
نيست .

به او آمادگى و قدرت عجيبى در اين مورد عنايت شده بود كه پس از دهها بار آزمايش از سوى علما و مراجع
تقليد و بزرگان حوزه علميه ايران و عراق نشان داده بود كه نه تنها تمامى قرآن را بى هيچ غلط يا درنگ
مى تواند از حفظ بخواند بلكه هر قرآنى به دست او مى دادند آيه مورد نظر افراد را از حفظ مى خواند و با
يك اشاره آن را مى يافت و نشان مى داد و آيات قبل و بعد را مى خواند و مى گفت در كدام سوره است و آيه
مشابه دارد يا ندارد و همه علماء امر او را غيرعادى مى نگريستند.

قرآن را بسيار سريع و بى غلط مى خواند و معمولا در شبانه روز دوبار قرآن را از اول تا آخر ختم مى كرد.

على عليه السلام با قرآن است و از آن جدا نمى گردد

روزى سلمان و ابوذر و مقداد، در مدينه كنار يكديگر نشسته بودند. مردى كه از كوفه براى تحقيق و يافتن
راه حق آمده بود، نزد آنها نشست و گفت : مرا راهنمايى كنيد، سلمان گفت : عليك يكتاب الله فالزمه ، وعلى
بن ابيطالب فانه مع القرآن لايفارقه بر تو باد به كتاب خدا قرآن ، پيوند خود را با قرآن ، برقرار ساز
و همچنين به على عليه السلام بپيوند و در راه او حركت كن ، زيرا على عليه السلام با قرآن است ، و از آن
جدا نمى گردد. سپس گفت : من گواهى مى دهم كه از رسول خدا صلى الله عليه و آله شنيدم ، فرمود: على عليه
السلام با حق است و هر كجا حق بگردد، على عليه السلام همان جا مى گردد، على عليه السلام راستگو و مشخص
كننده حق و باطل است (135).

/ 78