تعليم و تعلم قرآن
قال رسول الله صلى الله عليه و آله :O من علم آيه فى كتاب الله تعالى ، كان له اجرها ما تليت .مستدرك الوسائل 4/235O هر كه آيتى از كتاب خداى را به ديگرى بياموزد، ثواب آن آيت ، هر زمانى كه خوانده گردد بدو نيز رسد.قال على عليه السلام :O تعلموا القرآن ، فانه احسن الحديث .نهج البلاغه / 164، خطبه 110O قرآن را فراگيريد زيرا كه قرآن نيكوترين سخن تازه باشد.علامه طباطبائى (ره )، مفسر نمونه
علامه در مراتب عرفان و سير وسلوك معنوى مراحلى را پيموده بود. اهل ذكر و دعا و مناجات بود در بين راهكه او را مى ديدم غالبا ذكر خدا را بر لب داشت و در جلساتى كه در محضرشان بوديم وقتى جلسه به سكوت مى
كشيد ديده مى شد كه لبهاى استاد به ذكر خدا حركت مى كرد. به نوافل مقيد بود و حتى گاهى ديده مى شد كه در
بين راه مشغول خواندن نمازهاى نافله است . شبهاى ماه رمضان تا صبح بيدار بود، مقدارى مطالعه مى كرد و
بقيه را به دعا و قرائت قرآن و نماز و اذكار مشغول بود. در قم حداقل هفته اى يكبار به حرم حضرت معصومه
عليها السلام مشرف مى شد و در ايام تابستان به زيارت حضرت رضا عليه السلام مى شتافت . شبها به حرم
مطهر مشرف مى شد و در بالاى سر مى نشست و با حال خضوع به زيارت و دعا مى پرداخت . (8)
منافقى در محضر پيامبر
ابن اسحاق ، ابن منذر و اين ابى حاتم از عباس روايت كرده اند كه گفت : نبتل بن حارث در مجلس رسول اللهصلى الله عليه و آله مى نشست و به حرفهاى آن حضرت گوش مى داد و گفته هاى آن حضرت را به منافقان گزارش
مى كرد.همين شخص بود كه پيش منافقان اطهار داشت : محمد اذن است ، هركس چيزى به او بگويد تصديق مى كند.خداوند اين آيه را درباره او نازل كرد:و منهم الذين يوذون النبى و يقولون هو اذن قل اذن خير لكم يو من بالله و بومن للمومنين و رحمه للذين
امنوا منكم و الذين يوذون رسول الله لهم عذاب اليم . (9)
بعضى از منافقان آنانى هستند كه دائم پيغمبر را اذيت مى كنند و مى گويند او شخص ساده و زودباورى است .بگو اى پيغمبر، زودباورى من لطفى به نفع شماست - رسول به خدا ايمان آورده و به مؤ منان هم اطمينان
دارد و براى مؤ منان حقيقى شما وجودش رحمت كامل الهى است و براى آنها كه رسول را آزار مى دهند از قهر
حق عذاب دردناك مهياست .
هفتاد ساله اى حافظ كل قرآن شد
تقريبا 15 سال قبل ، از جمعى از علماى اعلام قم و نجف اشرف شنيدم كه پيرمرد هفتاد ساله اى به نامكربلايى محمدكاظم كريمى ساروقى (ساروق از توابع فراهان اراك است ) كه هيچ سوادى نداشته ، تمام قرآن
مجيد به او افاضه شده بطورى كه تمام قرآن به طرز عجيبى كه ذكر مى شود حافظ شده است . عصر پنج شنبه
كربلايى محمدكاظم به زيارت امامزاده اى كه در آن محل مدفون است مى رود، هنگام ورود دو نفر سيد
بزرگوار را مى بيند كه به او مى فرمايند: كتيبه اى را كه اطراف حرم نوشته شده بخوان .مى گويد: آقايان من سواد ندارم و قرآن را نمى توانم بخوانم . مى گويند: بلى ، مى توانى . پس از التفات و
فرمايش آقايان حالت غيرطبيعى عارضش مى گردد و همانجا مى افتد تا فردا عصر كه اهالى ده براى زيارت
امامزاده مى آيند او را افتاده مى بينند، پس او را بلند كرده بخود مى آورند. به كتيبه مى نگرد مى بيند
سوره جمعه است . تمام آن را مى خواند و بعد خودش را حافظ تمام قرآن مى بيند و هر سوره از قرآن مجيد را
كه از او مى خواستند از حفظ به طور صحيح مى خوانده است و از جناب آقاى ميرزاحسن ، نواده مرحوم ميرزاى
حجه الاسلام شنيدم كه گفت : مكرر او را امتحان كردم هر آيه اى را كه از او پرسيدم فورا مى گفت از فلان
سوره است و عجيبتر آنكه هر سوره اى را مى توانست به قهقرا بخواند يعنى از آخر سوره تا اول آن را مى
خواند و نيز فرمود كتاب تفسير صافى در دست داشتم برايش باز كرده ، گفتم : اين قرآن است و از روى خط آن
بخوان . كتاب را گرفت چون در آن نظر كرد گفت : آقا تمام اين صفحه قرآن نيست و روى آيه شريفه دست مى