زبيده و قرآن گران قيمت - سرگذشت های تلخ و شیرین قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سرگذشت های تلخ و شیرین قرآن - نسخه متنی

غلامرضا نیشابوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

لشگرگاه رسانيدند.

انتشار اين خبر به همان اندازه كه در تقويت و روحيه مشركان مؤ ثر واقع شد در صفوف مسلمانان تزلزل و
ضعف پديد آورد! جمعى كه اكثريت را تشكيل مى دادند به دست و پا افتاده و گريز از ميدان نبرد را به
پايدارى و مقاومت ترجيح دادند و به سرعت صحنه نبرد را ترك كردند، حتى در انديشه برخى ، پناه آوردن به
اردوى شرك و امان خواستن از سران مشركان به طور جدى مطرح گرديد! تنها اقليتى فداكار و پايدار همچون
على عليه السلام و و ابودجانه و طلحه و برخى ديگر بودند كه با استقامت و جانفشانى ، ديگران را نيز به
استوارى و ثبات در راه عقيده دعوت كردند. از جمله انى بن نصر به ميان آنان آمد و گفت : اى مردم ، اگر
محمد صلى الله عليه و آله كشته شده خداى محمد صلى الله عليه و آله كشته نشده است ، بايستيد و پيكار
كنيد و در راه آرمان الهى پيامبر صلى الله عليه و آله شربت شهادت بنوشيد! و در پى اين سخنان به دشمن
حمله كرد و شهيد شد. ديرى نگذشت كه زنده بودن پيامبر صلى الله عليه و آله بر همگان روشن شد و برگ برنده
دشمن باطل گشت و مسلمانان به سوى پيامبر صلى الله عليه و آله بازگشتند.

آيه فوق ، در چنين زمينه اى نازل گرديده و مسلمانان سست ايمان و زودباور را مورد نكوهش و سرزنش قرار
داد (140).

زبيده و قرآن گران قيمت

زبيده همسر هارون الرشيد قرآنى بسيار گران قيمت داشت كه آن را با زر و زيور و جواهرات تزيين كرده بود
و علاقه فراوانى به آن داشت . يك روز هنگامى كه از همان قرآن تلاوت مى كرد به آيه لن تنالوا البر حتى
تنفقوا مما تحبون (141) رسيد، با خواندن آيه در فكر فرو رفت و با خود گفت :

هيچ چيز مثل اين قرآن نزد من محبوب نيست و بايد آن را در راه خدا انفاق كنم . به دنبال جواهر فروشان
فرستاد و تزيينات و جواهرات آن را بفروخت و بهايش را در بيابانهاى حجاز براى تهيه آب مورد نياز باديه
نشينان مصرف كرد. مى گويند امروز هم بقاياى آن چاهها وجود دارد و به نام او ناميده مى شود (142).

سيزده سال قرآن را با تدبر خواندم

زيد فرزند امام سجاد عليه السلام از مردان نمونه تاريخ است كه در تمامى ابعاد مانند عرفان ، زهد،
جهاد، شجاعت ، علم و فقاهت ، بيدارى ، هجرت و... پس از امامان ، بى نظير بود. قابل ذكر است كه در نگين
انگشتر او كه خط فكرى او را نشان مى داد، نوشته شده بود:

اصبر توجه اصدق تنجع :

استقامت كن تا به پاداش آن برسى ، و راستگو باش تا نجات يابى .

مادر او كنيز بود و حوراء يا غزاله نام داشت ، زيد به سال 66 يا 67 هجرى بعد از طلوع فجر متولد شد و در
سال 121 در سن 55 سالگى بر ضد طاغوت زمانش ، هشام بن عبدالملك قيام كرد و سرانجام به شهادت رسيد. از
سخنان اوست : سيزده سال قرآن را با تدبر خواندم ، چيزى در قرآن بهتر از آگاهى و عبادت نيافتم (143).

جالب اينكه قبل از تولد زيد، از ناحيه پيامبر صلى الله عليه و آله و على عليه السلام از ولادت و سپس
انقلاب او و كيفيت شهادت و نام و نشان او خبر داده بودند و به اين ترتيب در ذهن امام سجاد عليه السلام
ترسيمى از زيد بود كه در آينده رهبر انقلاب مى شود. تا اينكه طبق معمول ، امام سجاد عليه السلام پس از
اذان صبح ، نماز صبح را خواند و مشغول تعقيب گرديد و عادت آن حضرت اين بود كه تعقيب نماز را تا طلوع
آفتاب ادامه مى داد. در اين هنگام خبر آوردند كه خداوند پسرى به آن حضرت عنايت فرموده است .

امام سجاد عليه السلام به اصحاب خود رو كرد و فرمود: اين كودك را جه نام بگذارم ؟

هر كسى نامى گفت ،
حضرت قرآن طلبيد، قرآنى را به آن حضرت دادند، به قرآن تفاءل زد، آيه اول صفحه اول اين آيه آمد: و فضل
الله المجاهدين على القاعدين اجرا عظيما : خداوند، مجاهدان را بر نشستگان به پاداش بزرگ برترى داد.

بار ديگر قرآن را گشود. اين بار در آغاز صفحه اول قرآن ، اين آيه آمد:

ان الله اشترى من المؤ منين انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه يقاتلون فى سبيل الله فيقتلون و يقتلون
وعدا عليه حقا فى التوراه و الانجيل و القرآن و من اوفى بعهده من الله فاستيشروا بيعكم الذى بايعتم
به ذلك هو الفوز العظيم : (144)
خداوند جان و مال مؤ منان را در برابر بهشت ، خريدارى كرده ، مؤ منانى كه در راه خدا مى جنگند و يا خود

/ 78