منادى توحيد را كذاب خواندند - سرگذشت های تلخ و شیرین قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سرگذشت های تلخ و شیرین قرآن - نسخه متنی

غلامرضا نیشابوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

منادى توحيد را كذاب خواندند

سالهاى آغاز بعثت پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله بود، مردم در بازارچه ذى المجاز سرگرم خريد و
فروش بودند، ناگاه محمد صلى الله عليه و آله را ديدند كه روپوش سرخى بر دوش افكنده و با صداى بلند مى
گويد:

ايهاالناس قولوا لا اله الا الله تفلحوا

اى مردم ! بگوييد معبودى جز خداى يكتا نيست تا رستگار شويد.

در همان لحظه ديدند، ابولهب (عموى پيامبر) پشت سر پيامبر صلى الله عليه و آله حركت مى كند، و به سوى آن
حضرت سنگ مى پراند، به طورى كه بر اثر سنگ اندازى او، پاى مبارك پيامبر صلى الله عليه و آله پر از خون
شده بود، گوش كردند، شنيدند ابولهب فرياد مى زند:

يا ايهاالناس لا تطيعوه قانه كذاب :

اى مردم ! از سخنان محمد پيروى نكنيد، زيرا او دروغگو است (136) .

شيخ مفيد چهره درخشان تشيع

همان گونه كه مى دانيم شيخ مفيد از چهره هاى بسيار درخشان شيعه است . ابوعلى جعفرى كه داماد مفيد و
يكى از شاگردان اوست ، گفته است شبها مختصرى مى خوابيد و باقى را به نماز يا مطالعه يا تدريس يا تلاوت
قرآن مجيد مى گذرانيد؛ ما كان ينام من الليل الا هجعه ثم يقوم يصلى او يطالع اويدرس اويتلو القرآن .

(137)

خواندن قرآن هنگام غذا

امام رضا عليه السلام هنگامى كه كنار سفره مى نشست و مى خواست غذا بخورد، دستور مى داد سينى بزرگى
كنار سفره مى گذاشتند، آنگاه از هر غذايى كه در سفره بود، از بهترين آنها برمى داشت ، و در آن سينى مى
گذاشت ، سپس دستور مى داد آنها را براى نيازمندان ببرند.

آنگاه آيه 11 به بعد سوره بلد را قرائت مى فرمود:

فلا اقتحم العقبه و ماادراك ماالعقبه فك رقبه او اطعام فى يوم ذى مسغبه يتيما ذا مقربه او مسكينا ذا
متربه

ولى او (انسان ناسپاس ) از گردنه مهم بالا نرفت - و تو نمى دانى آن گردنه چيست ؟

- آزادكردن برده است - يا
اطعام كردن در روز گرسنگى يتيمى از خويشاوندان را، يا مستمندى به خاك افتاده را.

سپس مى افزود:

خداى متعال مى دانست كه همه به آزادكردن بردگان قادر نيستند. از اين رو، راه ديگرى (مانند غذارسانى
به مستمندان ) به سوى بهشتش قرار(138) داد

فرياد زد محمد صلى الله عليه و آله كشته شد

و ما محمد الارسول قد خلت من قبله الرسل اءفان مات اءو قتل انقلبتم على اءعقابكم و من ينقلب على
عقيبه فلن بضرالله شيئا و سيجزى الله الشاكرين (139).

محمد صلى الله عليه و آله فقط فرستاده خدا بود و پيش از او فرستادگان ديگرى نيز بودند، آيا اگر او
بميرد يا كشته شود شما به عقب برمى گرديد ؟

و هر كس به گذشته بازگردد، هرگز ضررى به خدا نمى زند و
بزودى خداوند شاكران را پاداش خواهد داد.

آيه فوق ، ناظر به يكى از فرازهاى جنگ احد است ؛ لحظاتى كه آتش جنگ ميان مسلمانان و مشركان به شدت
شعله مى كشيد، ناگهان آوايى بلند شد و كسى فرياد زد: محمد صلى الله عليه و آله كشته شد... و اين درست
همان لحظه اى بود كه مردى به نام عمر وبن قميئه حارثى سنگى به سوى پيامبر صلى الله عليه و آله پرتاب
كرد و نتيجه اصابت آن ، پيشانى و دندان آن حضرت شكست و لب پايين وى شكافت و خون صورتش را فراگرفت . در
اين موقع ، دشمن درصدد برآمد كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله را به قتل برساند كه مصعب بن عمير
يكى از پرچمداران ارتش ‍ اسلام ، جلو حملات آن را گرفت و خود در اين ميان به فوز شهادت نائل آمد.

شباهت زياد وى به پيامبر صلى الله عليه و آله ، دشمن را بدين توهم دچار ساخت كه پيامبر صلى الله عليه
و آله در خاك و خون غلطيده است و از اين رو فرياد برآوردند و خبر شهادت حضرت را با صدايى بلند به همه

/ 78