9- منبرهاي تكراري - لطيفه هاي آموزنده تاريخ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

لطيفه هاي آموزنده تاريخ - نسخه متنی

محمد رضا اکبري

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


9- منبرهاي تكراري

شخصي پيوسته بحثهاي خود را تكرار مي‌كرد. به او گفتند: چرا اين اندازه بحثهاي خود را تكرار مي‌كني؟

او جواب داد: هر چه ما مي‌گوئيم كه شما عمل نمي‌كنيد ما هم تكرار مي‌كنيم!

10- جواب زيركانه

جمعي بر عليه حجاج خروج كردند كه از جمله آنها زني بود كه او را دستگير كردند و به نزد حجاج آوردند. حجاج با او سخن را آغاز كرد و وي را مورد عتاب قرار داد. اما زن همچنان سر در پيش انداخته بود و به زمين نگاه مي‌كرد. نه جواب حجاج را مي‌داد و نه به او نگاه مي‌كرد.

يكي از حاضران گفت: امير با تو سخن مي‌گويد و تو از او اعراض كرده‌اي؟

گفت: من از خداي تعالي شرم دارم كه به كسي نظر كنم كه خداي تعالي به او نظر نمي‌كند.

حجاج گفت: از كجا مي‌گويي كه خدا به من نظر نمي‌كند؟

زن گفت: از آنجا كه اگر به تو نظر مي‌كرد اين چنين دست تو را در ظلم به مردم باز نمي‌گذاشت.

حجاج گفت: راست مي‌گويد و او را آزاد كرد.[1]


[1] . لطائف الطوايف، ص 135.



/ 154