7- رازداري
چند كودك با يكديگر مشغول بازي بودند. ناگهان زني از دور پيدا شد و كودكي را از آن ميان صدا زد و لحظهاي چند با او سخن گفت.وقتي كودك نزد كودكان بازگشت همبازيهاي او به دورش جمع شدند و اصرار كردند تا آنها را از صحبت با آن زن آگاه كند.كودك از آنها پرسيد: آيا شما ميتوانيد يك راز مهمي را پيش خود نگهداريد؟همه با صداي بلند گفتند: آري، آري.كودك گفت: من هم همينطور![1]
[1] .گنجينه لطائف، ص 37.