5- ترفندهاي ابليس - لطيفه هاي آموزنده تاريخ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

لطيفه هاي آموزنده تاريخ - نسخه متنی

محمد رضا اکبري

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


5- ترفندهاي ابليس

امام باقر ـ عليه السّلام ـ فرمود: وقتي ابراهيم و اسماعيل ـ عليهما السّلام ـ تسليم امر خدا شدند تا ابراهيم ـ عليه السّلام‌ـ فرزندش اسماعيل را ذبح كند پيرمردي (ابليس) آمد و گفت: اي ابراهيم! از فرزند خود چه مي‌خواهي؟

ابراهيم ـ عليه السّلام ـ فرمود: مي‌خواهم او را ذبح كنم.

ابليس كه بصورت يك پيرمردي درآمده بود گفت:

سبحان الله آيا بچه‌اي را ذبح مي‌كني كه هيچ گناهي نكرده است؟

ابراهيم ـ عليه السّلام ـ جواب داد: خداوند فرموده است.

پيرمرد: خداوند تو را از اين كار نهي فرموده است و شيطان به تو چنين امر كرده است!

ابراهيم ـ عليه السّلام ـ همان كسي كه مرا به اينجا رسانيده است به من چنين فرمان داده است.

پيرمرد (ابليس): نه والله كسي جز شيطان به تو چنين امر نكرده است.

ابراهيم ـ عليه السّلام ـ: نه والله ديگر با تو سخن نمي‌گويم و تصميم بر ذبح اسماعيل گرفت.

پيرمرد: اي ابراهيم! تو امام و رهبري هستي كه مورد اقتداي مردم قرار مي‌گيري، اگر تو فرزندت را ذبح كني مردم هم فرزندان خود را ذبح مي‌كنند.

/ 154