10- طمع ورزي طبيب - لطيفه هاي آموزنده تاريخ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

لطيفه هاي آموزنده تاريخ - نسخه متنی

محمد رضا اکبري

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


10- طمع ورزي طبيب

زماني شهيد مدرس به بيماري ذات الريه مبتلا شده بود. «دكتر اميراعلم الملك» كه نماينده مجلس بود و از رضاخان حمايت مي‌كرد به منزل مدرس آمد تا او را معاينه كند. در آن زمان «دكتر سيد عبدالباقي مدرس» شاگرد مدرسه دارالفنون و مشغول مطالعه دروس خويش بود.

مدرس در حالي كه از بيماري خود مي‌ناليد به دكتر اميراعلم رو كرد و گفت:

جناب دكتر به اين عبدالباقي نصيحت كنيد طب نخواند.

امير اعلم گفت: چرا آقا؟ طب كه رشته خوبي است.

مدرس گفت: مي‌ترسم مثل شما طماع و ترسو شود![1]


[1] . داستانهاي مدرس، ص 220.



/ 154