3- زاهد واقعي
وقتي «حاتم اصم» كه از زهاد مشهور و عرفاي خراسان است به بغداد آمد به خليفه خبر دادند كه زاهد خراسان آمده است. خليفه او را طلب كرد. وقتي حاتم بر او وارد شد خطاب به خليفه گفت: السلام عليك يا زاهد!خليفه گفت: من زاهد نيستم، دنيا تحت فرمان من است بلكه زاهد تو هستي.حاتم گفت: نه زاهد توئي.خليفه گفت: من چگونه زاهد هستم.حاتم گفت: خداي تعالي ميفرمايد: « قُلْ مَتاعُ الدُّنْيا قَلِيلٌ» (بگو كالاي دنيا كم است) و تو به دنيا كه اندك است قناعت كردهاي. زاهد تو هستي نه من كه به دنيا سرفرود نميآورم چگونه من زاهد باشم![1][1] . تذكرة الاولياء، ص 227، منقول از حكايات گزيده از زندگي علما با سلاطين، ص 40.