5- آزادگي
عثمان كيسه پولي را به يكي از غلامانش داد تا به ابوذر دهد و گفت: اگر ابوذر اين هديه را بپذيرد تو را آزاد خواهم كرد.غلام عثمان كيسه پول را نزد ابوذر آورد. اما هر چه اصرار كرد او نپذيرفت. برده عثمان گفت:اي ابوذر! اگر اين كيسه پول را بپذيري من از بندگي آزاد خواهم شد.ابوذر گفت: بله تو آزاد ميشوي اما من بنده ميشوم![1]
[1] . كشكول شيخ بهائي، دفتر اول.