3- آبروي فقر - لطيفه هاي آموزنده تاريخ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

لطيفه هاي آموزنده تاريخ - نسخه متنی

محمد رضا اکبري

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


3- آبروي فقر

آقا بزرگ تهراني به وارستگي، حرمت لهجه و آزادگي و آزادمنشي مشهور بود. با اين كه در نهايت فقر مي‌زيست از كسي چيزي نمي‌گرفت. يكي از علماي مركز كه با او سابقة دوستي داشته است پس از اطلاع از فقر وي، در تهران با مقامات تماس مي‌گيرد و ابلاغ مقرري قابل توجهي براي او صادر مي‌شود. آن ابلاغ همراه نامة آن عالم به آية الله آقا بزرگ داده مي‌شود.

مرحوم آقا بزرگ پس از اطلاع از محتوا، ضمن ناراحتي فراوان از اين عمل دوست تهراني‌اش، در پشت پاكت مي‌نويسد: «ما آبروي فقر و قناعت نمي‌بريم ...» و پاكت را با محتوايش پس مي‌فرستد.[1]


[1] . خدمات متقابل اسلام و ايران، ص 615.



/ 154