4- بيرون راندن گربه - لطيفه هاي آموزنده تاريخ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

لطيفه هاي آموزنده تاريخ - نسخه متنی

محمد رضا اکبري

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


4- بيرون راندن گربه

شخصي روزانه مقداري گوشت از قصابي خريداري مي‌كرد و در ضمن مقداري گوشت زائد و بدون مصرف را براي گربه‌اي كه در منزل داشت مي‌گرفت. روزي فهميد كه قصاب مركتب گناهي مي‌شود. ابتدا به منزل رفت و گربه را بيرون كرد و سپس نزد قصاب رفت و او را نهي از منكرنمود.

قصاب به او گفت: از اين پس گربة شما غذايي نخواهد داشت.

او در جواب گفت: اول گربه را از خانه بيرون راندم و بعد از آن تو را نهي از منكر كردم![1]


[1] . جامع السعادت، ج 2، ص 248.



/ 154