8- جواب اميركبير به سفير روس - لطيفه هاي آموزنده تاريخ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

لطيفه هاي آموزنده تاريخ - نسخه متنی

محمد رضا اکبري

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


8- جواب اميركبير به سفير روس

يكي از معلمان مدرسه دارالفنون به نام «نظر آقا يمين السلطنه» گويد: وقتي من بسيار جوان بودم و در وزارت امور خارجه مترجم بودم ميرزا تقي خان اميركبير هر وقت سفراي خارجه را مي‌پذيرفت مرا براي مترجمي احضار مي‌كرد.

در يكي از ملاقاتهاي بين اميركبير و سفير روس حادثه جالبي اتفاق افتاد. وزير مختار روس در يك موضوع سرمرزي تقاضاي بي‌موردي داشت. امير كه معمولاً به اين تقاضاها گوش نمي‌داد، وقتي مطلب وزير مختار روس را ترجمه كردم در جواب گفت: از وزير مختار بپرس كه هيچ كشك و بادمجان خورده‌اي؟

وزير از اين سؤال تعجب كرد و گفت: بگوييد: خير.

امير گفت: پس به وزير مختار بگو ما در خانه‌مان يك فاطمه خانم جاني داريم كه كشك و بادمجان خوبي درست مي‌كند و امروز هم كشك و بادمجان درست كرده است. مقداري هم براي شما خواهم فرستاد تا بخوريد و ببينيد چقدر خوب است. اي كشك و بادمجان، آي فاطمه خانم جان.

وزير مختار گفت، بگوييد: ممنونم! اما در موضوع سرمرزي چه مي‌فرماييد؟

من سخنان او را براي امير ترجمه كردم. امير گفت: به وزير مختار بگو: آي كشك و بادمجان، آي فاطمه خانم جان!

و همينطور ادامه داد تا بالاخره چون وزير مختار ديد كه غير از «آي كشك و بادمجان، آي فاطمه خانم جان» جواب ديگري دريافت نمي‌كند، با كمال يأس از جا برخاست، اجازه گرفت، تعظيم نمود و رفت.[1]


[1] . داستانهايي از زندگي اميركبير، ص 139 و 140.



/ 154